مصاحبه اختصاصی با دکتر عبدالرحیم کردی(رئیس هیات مدیره ومدیرعامل منطقه آزاد چابهار)
دکتر عبدالرحیم کردی
رئیس هیات مدیره ومدیرعامل منطقه آزاد چابهار
لطفا در ابتدا به صورت مختصر خودتان را معرفی نمایید و پس از آن بفرمایید که به نظر شما چالشهای اصلی پیش روی منطقه آزاد چابهار که در حال حاضر توسط جنابعالی مدیریت میشود چه میباشد؟
من عبدالرحیم کردی هستم، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل منطقه آزاد چابهار.
اگر بخواهیم به صورت مستقیم وارد تعریفی از چابهار شویم به باور من چابهار ظرفیتی است بسیار بسیار مناسب برای توسعه اقتصاد منطقه. منطقه نه به معنی منطقه داخل کشور بلکه به معنی فراتر از کشور، برای اقتصادی کردن تولید و تجارت در کشورهای آسیای میانه، افغانستان، کشورهای حاشیه اقیانوس هند و حوزه خلیج فارس. این ظرفیت به دلیل اینکه هزینه حمل و نقل تا به حال جزء مؤلفههای اصلی رقابت در قیمت تمام شده محصول نبوده، کمتر مورد توجه قرار گرفته، یعنی اساساً شکافها در سایر آیتمهای مؤثر در قیمت تمام شده مانند نیروی کار، قیمت مواد اولیه، تکنولوژی و … آنقدر زیاد بوده که نوبت به رقابت بر سر هزینه حمل و نقل نمیرسیده است.
اما در حال حاضر بیش از یک دهه است که تقریباً فضای رقابت وارد فاز جدیدی شده، یعنی شکافهای تکنولوژی به شدت کاهش پیدا کرده، نیروی کار تقریباً همگن شده، قیمتها به هم نزدیک شده، مواد اولیه به سهولت در اختیار است یا در واقع آمایش سرزمینی تولید به گونهای بوده که نزدیک به منبع مواد اولیه باشد، لذا وزن همه این آیتمها در قیمت تمام شده کالا در بین رقبا یکسان شده است. تنها مؤلفه باقیمانده که موفق به پیدا کردن جایگزین برای آن نشده و یا نتوانستهاند با آن رقابت نمایند هزینه حمل و نقل است. هزینه حمل و نقل یا در واقع فاصله تا بازار مصرف، فاصله تا مواد اولیه و فاصله تا مرکز تولید، اینها همه مؤلفههای اصلی تصمیمگیری در انتخاب یک کسب و کار و یا در توجیهپذیری یک تولید است که برای بسیاری از فعالین اقتصادی در توجیه سرمایهگذاری چه در حوزه تولید و چه در حوزه تجارت، معنی و مفهوم پیدا کرده است.
همزمان با این اتفاقات یک تغییر آرایش اقتصادی نیز در منطقه صورت پذیرفت بدین معنی که محدوده خلیج فارس و دریای عمان در یک شرایط انتخاب قرار گرفتند و بین این دو منطقه دریای عمان از جهت امنیت، دسترسی، امکانات، کوتاه کردن مسیر و …. ویژگیهای بسیار مناسبتری نسبت به خلیج فارس دارد. به نظر من چابهار همان موقعیت جدیدی است که در این آرایش جدید اقتصادی میتواند نقش منطقهای مناسبی را بپذیرد و این امکان و ظرفیت در اختیار اقتصاد ملی ایران است که توسط آن بتواند دیپلماسی اقتصادی منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر من این تعریف مناسبی از چابهار است.
اما برای اینکه این ظرفیتها محقق گردد و از سوی دیگر امکان بالفعل شدن این ظرفیتهای بالقوه فراهم شود نیاز است یک سری امکانات، زیرساختها و ظرفیتها چه به لحاظ فیزیکی و سختافزاری و چه به لحاظ نرمافزاری فراهم گردد. به عنوان مثال میتوان در حوزه سختافزار بندر، راهآهن، جاده، امکانات، انبار، خدمات مورد نیازی که لازم است در حوزه لجستیکی بتواند تجهیزات مورد نیاز بندری و حمل و نقل را پشتیبانی نماید را نام برد و در کنار آن لازم است ظرفیت نرمافزاری خاصی نیز موجود باشد مانند روابط مناسب تجاری بین ما و همسایگانمان، قوانین و مقررات درست و قابل رقابت با رقبای منطقهای حداقل در حوزه دریای عمان که از لحاظ جغرافیایی به ما نزدیکند و میتوانند رقبای جدی برای ما باشند. مسائل مطرح شده مهمترین مؤلفههایی است که اگر به درستی به آن توجه نشود حتما جزو چالشهای اصلی پیش روی چابهار خواهند بود.
در فرمایشاتتان به صورت خاص به بحث حمل و نقل اشاره کردید. در بحث زیرساخت هایی که فرمودید اقداماتی در شرف انجام بود و جدیدا هم اقداماتی درحال انجام است. یکی از بحث های مهم در این زمینه موضوع راه آهن است. شما توسعه راهآهن را تا چه حد ضروری میدانید و وضعیت فعلی آن چگونه است و چه چشم اندازی دارد؟
ظرفیتها یا امکانات زیرساختی موردنیاز است که اصلیترین آن حمل و نقل است. اما چرا؟ زیرا کارکتر ویژه چابهار که آن را با دیگر رقبا متفاوت میکند در واقع ویژگیهای حمل و نقل است. ما چهار ابزار حمل و نقل داریم، دریا، ریل، جاده، و خطوط هوایی.اگر چابهار بخواهد متفاوت باشد، اگر چابهار میخواهد از همه ظرفیتهای خود به لحاظ جغرافیایی و به لحاظ فاصله تا بازارها را مورد استفاده قرار دهد، میبایست هر چهارابزار نامبرده شده را در اختیار داشته باشد.
اتفاقا ما با برپایی یک کار مطالعاتی خیلی قوی که توسط همکاران ما انجام شد پروژهای بین المللی به نام “چابهار پلاس” را تعریف کردیم که بتوانیم این تقاطع چهار ابزار را در آنجا داشته باشیم. خوشبختانه اتفاقات خوبی به وقوع پیوسته، بر اساس ظرفیتی که در حال حاضر پیشبینی میشود بندر حداقل امکان بهره برداری هشت و نیم میلیون تن را دارد و امکان بهره برداری بیشتر از آن هم وجود دارد. بعضی کارشناسان معتقدند که با همین زیرساختی که فراهم شده امکان بهره برداری ده تا دوازده تن هم میسر است و تقریبا در این زمینه مسأله ای نداریم.منتهی داستان تازه از زمان ورود بار به بندر آغاز میگردد. این بار با چه نوع حمل و نقل دیگری قرار است به بازار مصرف برسد؟! ما اعتقاد داریم مزیت چابهار شیوه های حمل و نقل آن است که قیمت تمام شده را به صورت معنی داری کاهش میدهد.
کشورهای آسیای میانه هم هستند و خوشبختانه بر اساس طرحهای بالادستی که از قبل تعریف شده بود راه آهن چابهار به مشهد پروژهای مهم و اساسی بوده که از قبل در دستور کار قرار گرفته است و با جدی شدن مسأله توسعه سواحل مکران این پروژه هم آهنگ سریعتری به خود گرفته است. هماکنون راه آهن چابهار به زاهدان در دستورکار قرار دارد که پیمانکار آن مشخص شده و در حال اجرا است. اگر این پروژه را دو قسمت کنیم از چابهار تا ایرانشهر حدود ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و از ایرانشهر تا زاهدان هم حدود ۳۰ درصد، که به هرحال با توجه به آنکه پیمانکار در حال کاراست، طبق برنامه زمانبندی انتظار ما این است که ظرف سه سال آینده البته به شرط تأمین به موقع منابع وارد مدار گردد.
این اتصال برای چابهار یک اتفاق بسیار بزرگ است چراکه اتصال ریلی چابهار با شبکه سراسری کشور را برقرار میگرداند. هرچند که فاز دوم این این پروژه که اتصال زاهدان به سرخس است نیز در دستورکار، برنامهریزی و اقدام است. به نظر من این پروژه یکی از پروژه های اصلی و مهم است زیرا حتی اگر بار خیلی زیادی هم از طریق راه آهن حمل نشود لیکن به لحاظ روانی و حداقل برای بارهای ترانزیتی نقش بسیار اساسی و مهم دارد و به نظر من رونق بندر چابهار را چند ده برابر مینماید. اگرچه که تمام ظرفیت بندر فقط برای بار ترانزیتی پیشبینی نشده است. همانطور که میدانید نسل سوم بنادر بنادر عملیاتی هستند و بخشی از برنامه ریزی ورود و خروج بندر به پشتوانه صنایعی است که بناست در منطقه آزاد استقرار یابد از جمله فولاد و پتروشیمی.
به عنوان مثال باید عرض کنم فقط اولین واحد فولادمان که درحال ساخت است یک و شش دهم میلیون تن محصول تولید مینماید که برای این یک و شش دهم میلیون تن حداقل دو تا دو نیم میلیون تن مواد اولیه مورد نیاز است که این به معنی چهار و نیم تا پنج میلیون تن رفت و برگشت مواد در بندر است که این ظرفیت بسیار بزرگی است. همینطور برای پتروشیمی هم اعداد و ارقام بسیار بیشتر از هشت و نیم میلیون تنی است که بندر درحال حاضر ظرفیت دارد. لذا، به نظر میرسد که ما به لحاظ ویژگی اصلی چابهار که حمل و نقل و زیرساخ تهای آن مانند راه آهن و بندر تقریبا شرایط مناسبی داریم و به لحاظ زیرساخت های سختافزاری آمادگی نسبتا مناسبی برای حضور و دریافت سرمایه گذاری و انجام فعالیت هایی که به عنوان مأموریت برایمان تعریف شده است را داریم.
در صحبت هایتان به مکران اشاره فرمودید؛ در این مورد ما همسای های به نام پاکستان داریم که آنها نیز اقداماتی را در این زمینه انجام دادهاند. حال اگر ما بخواهیم به پاکستان به عنوان یک رقیب منطقه ای نگاه کنیم، در این زمینه اقدامات این کشور و اقدامات کشور خودمان را چگونه ارزیابی میکنید؟ ضمن آنکه میدانیم در حال حاضر یک اراده جمعی نسبت به این سواحل شکل گرفته و وزارتخانه ها و نهادهای مختلف دولتی خصوصا با تاکید مقام معظم رهبری بر آن تمرکز کرده اند و اقدامات خوبی هم در این زمینه در حال انجام است. در حوزه مدیریت خودتان عملکرد را چگونه ارزیابی میکنید و آیا به نظر شما این هم افزایی توانسته بین وزارتخانه ها و نهادها به خوبی برقرار گردد و این حرکت تا چه اندازه با چشماندازی که شما توصیف کردید هماهنگ است؟
اجازه دهید من در ابتدا درمورد به قول شما رقیب و به نظر خود من همکار و همسایه مان یعنی کشور “پاکستان” صحبت کنم. بندر “گوادر” در پاکستان حدود ۲۰۰ کیلومتر تا چابهار فاصله دارد. بر اساس اطلاعات موجود کشور چین به عنوان یک پروژه بسیار بزرگ قصد سرمایه گذاری بر روی این بندر را دارد. در این پروژه تصمیم بر آنست که بندر گوادر به پروژه چینی بزرگ دیگری که در واقع جاده کمربندی شمال است، متصل گردد. برای این پروژه ۴۶ میلیارد دلار پیشبینی سرمایه صورت گرفته است. اما مسأله ای که وجود دارد شرایط اجتماعی و امنیتی ایست که در حال حاضر کشورهای پاکستان و افغانستان در آن قرار دارند و برای انجام این پروژه الزاما باید از این دو کشور عبور کنند.
با توجه به این موضوع میبینیم که ما دارای مزیت رقابتی بسیار مناسبتر با مشوقها و جذابیت های بیشتر نسبت به آنها هستیم. نکته بعدی این است که طبیعتا با توجه به اینکه ما به لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستیم عوامل دیگری هم در شکلگیری و جذاب کردن منابع مؤثرند که به نظر من مهمترین این عوامل، عامل “انرژی” است که در مورد آن ما تفاوت قیمت بسیار بسیار زیادی با پاکستان داریم و این باعث جذابیت بیشتر چابهار میشود. در مورد زیرساخت های اولیه هم باید بگویم در کمترین حالت کشور ما در حال حاضر امکانات جادهای مناسب برای اتصال به آسیای میانه را دارد و این در حالی است که این زیرساختها هنوز در پاکستان وجود ندارد و ایجاد آن زمان بر خواهد بود، با توجه به این مسأله در این ظرفیت ما از پاکستان پیش هستیم.
البته باید بگویم که ما نه تنها به دنبال رقابت با بندر گوادر نیستیم بلکه برعکس به دنبال ایجاد همکاری و برقراری یک رابطهی اقتصادی معنا دار و مناسب با آن هستیم و من اطمینان دارم امکان این هم افزایی و تقویت وجود دارد.
از سوی دیگر اگر بخواهیم در مورد مسائل داخلی صحبت کنیم باید بگویم خوشبختانه در بین وزارت راه و ترابری و دبیرخانه شورای مناطق آزاد و دیگر دستگاهها و وزارتخانه هایی که در این زمینه نقش مؤثری دارند روز به روز تعاملات و ارتباطات بهتری برقرار میگردد و همه ی ما به این درک مشترک از تعامل و همراهی برای تقویت و همافزا کردن انرژیها و فعالیتها رسیده ایم و در حال حاضر نیز آهنگ توسعه فعالیتهای همه دستگاهها نشانگر آن است که این حرکت روند بسیار خوبی را طی میکند همانند: راه آهن که خوب کار میکند، بندر که آماده است، زیرساخت های استقرار صنایع در منطقه آزاد که از شرایط خوبی برخوردار است و همچنان هم در حال توسعه است، و ظرفیتهای دیگری همچون گمرک و … که آماده فعالیت هستند.
مواردی که مطرح نمودید بیانگر شرایط خاصی هستند که در آن بخشهای مختلف دولتی میتوانند در آن راهاندازی و اجرای پروژه ها را با همراهی هم و درکنار یکدیگر تجربه کنند. حال به نظر شما این مدل از همکاری که در حال اجرا است میتواند به عنوان یک الگویی برای دیگر بخشها در نظر گرفته شود؟
در واقع باید به این سمت حرکت کنیم. ما در این زمینه هم تلاش میکنیم و هم تمرین. من فکر میکنم تنها راه موفقیت در چابهار برای تولید و سرمایهگذاری عملکرد به صورت تک پنجرهای است، یعنی زمانی که یک سرمایه گذار وارد منطقه میشود نباید بین نهادها، دستگاهها و سازمان های مختلف به لحاظ عملکرد و ارتباط تفاوت و فاصلهای را احساس کند و این نهادها باید به صورت یک زنجیره به هم پیوسته یکدیگر را حمایت کرده و بستر و فضای لازم برای استقرار سریع و مناسب سرمایه گذار را فراهم نمایند.
میدانید که در بحث سرمایه گذاری تنها توجیهات اقتصادی مطرح نیست و فضای کسب و کار اهمیت بسیار زیادی برای سرمایهگذار دارد. حس امنیت در سرمایهگذاری، روان و شفاف بودن، به موقع و ثابت بودن قوانین و مقررات، همهی اینها برای سرمایه گذار حائز اهمیت است. شمابرای لحظه تصمیم نمیگیرید. تصمیم گیری باید برای دوره زمانی بلندمدت باشد که سرمایه گذار این دوره زمانی را بر اساس تِرندها و تجربههایی که از قبل وجود داشته برای خود شبیهسازی میکند و و با توجه به آن برای ۲۰ سال آینده برنامه ریزی مینماید. بر این اساس ما نیازمند آنیم که در حوزه قوانین و مقررات، در حوزه تعاملات و ارتباطات با دستگاهها، سازمانها و نهادهایی که در اینجا فعالیت میکنند با یک روحیه و نگاه تعاملی و همچنین تقویت هم افزایی بین مجموعه ها حرکت کنیم.
یکی از دلایل عمده و اصلی ایجاد مناطق آزاد و تسهیلاتی که چه به لحاظ قانونی و چه دیگر موارد در این مناطق وجود دارد، عمدتا توسعه ی تجارت خارجی بوده است، چه از جنبهی جذب سرمایه گذار و چه از جنبه ی صادرات یا ایجاد جذابیت جهت ایجاد تجارت یا بازرگانی بین المللی. با توجه به این موضوع ما تا چه حد در تسهیل و جذاب کردن این مسیر چه در زمینه جذب سرمایهگذاران خارجی و چه ورود آبشور بانکها و امثالهم به مناطق آزاد موفق بوده ایم و چه چشماندازی را در این زمینه میتوان متصور بود؟
به اعتقاد من از ابتدای دولت یازدهم سیاستگذاری در مناطق آزاد به کلی تغییر کرد؛ به این معنی که هریک از مناطق بر اساس نتایج آسیب شناسی کاملا علمی، مأموریت محور شدند و به عبارتی حرکتی هدفدار پیدا کردند. واقعیت این است که زمانی که دوره های مدیریتی گذشتهی هر منطقه مانند خود چابهار که حوزه فعالیت خود من هست را بررسی میکنیم میبینیم که جهتگیری پروژها در هر دوره بر اساس سلیقه مدیر وقت تغییر کرده است.
اما از ابتدای دوره یازدهم بر اساس طرح و مأموریت تعریف شده برای مناطق آزاد، برای چابهار چهار وظیفه ی مشخص تعریف شده و هر مدیری که تصدی مدیریت این منطقه را بر عهده بگیرد مکلف به پیشبرد این چهار مأموریت است. ما در حوزه صنایع بزرگ، پتروشیمی و فولاد، در حوزه صنایع کوچک مواد غذایی و شیلات را هدف قرار دادهایم و همچنین مباحث گردشگری و تعدادی از الزامات و مسئولیتهای اجتماعی در حوزه فرهنگ جوامع محلی، آموزش و بهداشت نیز از اهداف محسوب میگردد که تمامی اینها به صورت چک لیستهای مشخص در اختیار مدیران قرار میگیرد. لذا به نظر من پایداری و ثبات در سیاستگذاری ویژگی مهمی است که از ابتدای دولت یازدهم به مناطق آزاد بازگشته است و نتیجه و عملکرد این رویه در حوزه اعداد به خوبی قابل مشاهده است.
واردات زیاد اتهامی است که همیشه به مناطق آزاد وارد میشده است که البته من کاملا با آن مخالفم، به این دلیل که خود این مسأله بخشی از سیاستگذاری گذشته بوده که در حال حاضر و با تغییر سیاستگذاری این رویه در حال تغییر است. به عنوان مثال عرض میکنم، ما در سال گذشته، در حوزه صادرات که هدفگذاری آن بر اساس سیاست اقتصاد مقاومتی بوده است %۳۰ را مناطق آزاد توانسته اند تکمیل نمایند. امسال %۲۵ هدفگذاری شد که %۲۵ تکمیل شده است. مثلا در چابهار ما بحث تولید را به گونه ای پیش میبریم که فقط در ۹ ماهه اول سال ۹۶ بیش از %۶۰۰ رشد واردات مواد اولیه به منطقه را داشتهایم. این بدین معنی است که بسترسازیها و سرمایه گذاریهای سنوات گذشته کم کم دارد به بهره برداری میرسد و ترندهای ما نشانگر آن است که در سالهای آتی ما مناطق مبتنی بر تولید خواهیم بود تا مبتنی بر تجارت. چرا که مأموریت و سیاستگذاری ما در این راستا تعریف شده است.
طبیعتا در زمینه سرمایه گذاری یکی از موضوعاتی که از مناطق آزاد انتظار میرودایجاد یک پیوند و ارتباط مناسب در تمامی زمینه ها از جمله انتقال تکنولوژی، تجارت، مدیریت، جذب سرمایه گذار و … با دنیای خارج است. تصور من این است که خوشبختانه در دولت یازدهم این اتفاق افتاده و پس از برجام فضا بازتر شده است. حداقل در رفت و آمد در ارتباط ما شاهد اعداد و آمار خوبی هستیم.
به نظر من در بحث گرفتاری های مالی موجود هنوز روانسازی لازم صورت نگرفته و ملاحظاتی برای سرمایهگذاران وجود دارد. البته مراودات بسیاری از بانکها برقرار شده و فکر میکنم در آینده نزدیک مناطق آزاد به بسترهایی برای حضور سرمایه گذارن خارجی تبدیل خواهند شد. %۴۵ از تمام شرکتهای خارجی فعال در منطقه آزاد چابهار در دوره پسا برجام وارد این منطقه شدهاند.این نشانگر زیاد شدن رفت و آمدها و تقویت ارتباطات است. آغاز یک کسب و کار با ثبت شرکت انجام میشود.
کاری که ما انجام دادیم و فکر میکنم در سرعت بخشیدن به این مسأله بسیار کمک کرده است، اصلاح فرآیندها، مکانیزمها و شیوه ها برای تسهیل آغاز یک کسب و کار و در نتیجه بهبود فضای کسب و کار است. در این زمینه من میتوانم خدمتتان عرض کنم که اگر همانطور که گفتم فرآیند آغاز یک کسب و کار را ثبت شرکت در نظر بگیریم، در چابهار این فرآیند در صورتی که مدارک مورد نیاز آن کامل باشد در ۴۸ ساعت انجام میگیرد.
شما آینده شرکتی را که در این منطقه ثبت شود را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا به نظر شما آینده این شرکتها مثبت است؟
به نظر من تمامی شرکتها خیر، اما موفقیت شرکتهایی که در راستای اهداف و مأموریتهای تعریف شده مناطق آزاد فعالیت میکنند تضمین شده است. به جهت آنکه حتما تسهیل خواند شد. در بحث واگذاری زمین که مسأله اصلی است ما شیوه ها را متفاوت کردیم به صورتی که اگر کسی در فکر تولید است منابع خود را درگیر ما نکند و خیلی سریع بتواند عملیات اجرای پروژهایش را شروع کند، هم این که فضای رانت و در واقع بهره گیری از نگهداشت زمین را هم بر اساس مدلهای قراردادی تعریف شده از بین بردیم، یعنی در حال حاضر در مناطق آزاد زمین دیگر یک رانت نیست که بتوانید آن را نگاه دارید تا در سالهای آتی از افزایش قیمت آن استفاده کنید و یا اساسا داریم بر روی حق انتفاع کار میکنیم، البته حق مالکیت بعد از بهره برداری میتواند وجود داشته باشد منتهی در حال حاضر برای شروع فعالیت و جلوگیری از کند شدن آن شرایط برابری ایجاد میکنیم که کار انجام شود.
بر اساس داده هایی که داریم حجم مراجعات و درخواستهای سرمایه گذاری در سال جاری (فقط درخواستها،به جز آنهایی که رسیدگی شده است) بیش از ۹۷۰ درخواست سرمایه گذاری بوده است. این عدد در سال ۹۶ ، ۳۷۰ الی ۳۸۰ در خواست یعنی کمتر از ۴۰۰ درخواست و در سال پیش از آن کمتر از ۱۰۰ درخواست بوده است. روند مراجعات بیانگر آن است که به هر حال به جامعه سرمایه گذاران، تولیدکنندگان و فعالین اقتصادی ما و یا سایرین این علامت داده شده که در مناطق آزاد اتفاقات خوبی در شرف انجام است. به نظر من این علامت واقعی است و بخش خصوصی میتواند به آن اعتماد نماید.
به نظر من اگر ما بتوانیم با ایجاد ثبات در قوانین، مقررات و بخشنامه ها اعتماد بیشتری در فعالین اقتصادیمان بوجود آوریم، شاهد حضور مناسب و هدفمندی خواهیم بود. توجه نمایید که در حال حاضر ما شاهد تولیدکنندگانی هستیم که با مطالعه، بین منطقه آزاد و سرزمین اصلی، سرزمین اصلی را انتخاب میکنند چراکه برنامه ریزی آنها تولید برای بازار داخلی است. تولیدکنندگان ما به این فهم رسیده اند که درصورتی انتخاب منطقه آزاد برای تولید برایشان توجیه اقتصادی دارد که قصد استفاده از تکنولوژی خارجی را داشته باشند. این بدین معنی است که ارتباط و پیوند با دنیای خارج، مناطق آزاد را برای سرمایه گذاران داخلی جذاب میکند. تصور من این است که ما در حال نزدیک شدن به واقعیت های مناطق آزاد هستیم. البته باید بیشتر به نظامات مالی یمان بپردازیم که در این مورد هم دولت دوازدهم برنامه های خوبی را برای دبیرخانه مناطق آزاد تدوین کرده اند.
آیا بانکهای خارجی در این زمینه روی خوش نشان داده اند؟
در این زمینه هدفگذاری هایی صورت گرفته و مذاکراتی نیز در حال انجام است و دبیر محترم شورای مناطق آزاد، جناب آقای دکتر بانک، پیگیر روند آن هستند و هم شخص آقای رییس جمهور در شورای عالی بر آن تأکید و نظارت دارند تا بتوانیم نظامات و شریانهای مالی مناطق آزاد را برقرار کنیم. من انتظار دارم که در آینده نزدیک شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه باشیم.
لطفا دو مورد را در مورد دوره مدیریتی خودتان به ما بگویید، یکی آن که خود شما چه اقدامات خاصی را میتوانید به دوره مدیریتی خود منتصب بدانید؟ و اینکه به نظر شما اصلی ترین اولویتها و شاخص هایی که در توسعه منطقه چابهار میتواند تأثیرگذار باشد، کدام است؟
یکی از موضوعاتی که در این دوره من خیلی متمرکز و مداوم به آن اصرار داشته ام فرآیند محور و شفاف کردن عملیات در منطقه آزاد چابهار بوده است. اعتقاد من بر این است که برای جلب اعتماد سرمایه گذاران و زمینهسازی برای حضور آنان در منطقه، سرمایه گذاران باید با یک بستر شفاف و روشن رو به رو باشند. شاید بتوانم به جرأت بگویم که سریعترین و روانترین فرآیندهای سرمایه گذاری برای شروع کسب و کار تا مرحله ی که ورود به فاز عملیاتی و تولید را، ما در منطقه چابهار ایجاد کرده ایم. حاصل آن هم استقبال و حضور بسیار زیاد سرمایه گذاران در حوزه های مختلف تولیدی بوده است.
ویژگی متمایز دیگر این دوره که من فکر میکنم بسیار با اهمیت بوده این است که ما منتظر نماندهایم تا سرمایه گذاران به ما پیشنهاد پروژه دهند. ما بر اساس مطالعات بازار پروژه ها و محورهای خاصی را تعریف کردیم و تمرکز خود را روی جذب و هدایت سرمایه گذاران در آن مسیر قرار دادیم. میتوانم با افتخار بگویم که ما در حال حاضر بیش از ۲۶ واحد پایین دستی پتروشیمی داریم چون میخواستیم این پیوند را با بالادستی هایی که بناست در آینده شکل بگیرند برقرار کنیم و %۱۰۰ درصد محصولات آنها به کشورهای همسایه صادر میشود.
در بحث مواد غذایی به دلیل تأمین نیازهای کشور که با واردات از دیگر کشورها مرتفع میگردند مطالعاتی انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم بخشی از نیاز برنج خارجی کشور را از طریق منطقه آزاد البته با صرفه جویی ارزی و اشتغال زایی تأمین نماییم. ما در حال حاضر حدود ۱۶ واحد فراوری برنج داریم که حدود ۱۲۰۰ نفر در آنها مشغول به کارند و در حال تکمیل این خوشه نیز هستیم. واحدهای مذکور واحدهای کوچک کارگاهی هستند که مجموعا ممکن است ۴۰ تا ۵۰ هزار تن برنج را فراوری نمایند، منتهی ما اخیرا یک پیشنهاد سرمایه گذاری با ظرفیت حدود ۴۰۰ هزار تن داشتهایم.
یعنی با برطرف شدن ایرادات، بستر و فضایی را فراهم کرده ایم که باعث تغییر مقیاس پروژه ها گردیده است. قصد دارم بگویم که ما در همه صنایع هدفمند حرکت کرده ایم. نکته مهم بعدی که به نظر من از مهمترین نیازهای منطقه بوده است بحث زیرساخت های گردشگری است، در این زمینه ما در سال جاری پروژه ساخت پنج هتل از ۵ ستاره تا هتل آپارتمان را در چابهار آغاز کردیم. یعنی یک رِنج را در نظر گرفتیم و همه نوع مخاطب را مد نظر قرار دادیم و حتی اخیر ساخت یک هتل بومگردی با سازه های محلی را شروع کردیم. ما مشخصا در حوزه آموزش، مهارت آموزی، جلب مشارکت جوامع محلی و مهیا کردن جوامع محلی برای حضور در عرصه توسع های که بناست در منطقه واقع شود، برنامه ریزی و هدفگذاری کرده ایم. به نظر میرسد در این حداقل در این چند موضوع مطرح شده دستاوردهای قابل قبولی داشته ایم. البته اعتقاد دارم این مسیر باید استمرار داشته باشد تا انشاالله بتوانیم در آینده در چابهار و مکران شاهد توسع های باشیم که از جامعه ی محلی منطقه برآمده باشد و بتوانیم در آنن ابعاد مختلف توسعه از جمله، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و … را همزمان پیش ببریم. اینها موضوعات مهمی هستند که آنها را به صورت کلان دنبال کرده ایم و غیر از آنها در این دوره پروژه های کوچک و متوسط زیادی نیز انجام شده اند.
به نظر من نقشه راه منطقه آزاد یک کار بسیار اساسی بوده که از این دوره به یادگار خواهد ماند. پیش از دوره مدیریت اینجانب در منطقه آزاد چابهار فقط ۱۸۰۰ هکتار از کل اراضی ۱۴۰۰۰ هکتاری منطقه آزاد چابهار طرح تفضیلی داشته است. ما در سال ۹۶ برای ۹۴۰۰ هکتار از اراضی طرح تفضیلی تهیه کردیم، این بدین معنی است که ما بر اساس کاربریهایی متناسب با کارکرد و اتصالات و پیوندهایی که خصوصا در مباحث معماری و شهرسازی ضرورت و اهمیت دارد و از نظر قانونی هم بر آن تاکید گردیده است، زمینه استقرار صنایع و یا فعالیتها را مهیا و فراهم نمودهایم. ما در حوزه گردشگری مطالعات بسیار مفصلی انجام دادهایم و بر اساس آن فکر میکنم در سال آینده حجم پروژه های گردشگری ما به شدت افزایش خواهد یافت.
به نظر شما گفتمان مدیریت در زمینه توسعه مناطق آزاد چه باید باشد؟
من اعتقاد دارم مناطق آزاد را باید به معنی واقعی مناطق آزاد فهمید و به جای آنکه به دنبال حذف مزیتهای مناطق آزاد به دلیل آنکه نتوانسته ایم به درستی از این مناطق استفاده نماییم، باشیم، بهتر است این ظرفیتها را تقویت کرده و به درستی از آنها استفاده نماییم و تعامل و فهم مشترک در سازمانها و نهادهایی که میتواند در مناطق آزاد، در مأموریتهای مناطق آزاد مؤثر باشند نیز باید مورد توجه قرار گیرد . به نظر من نیاز و ضرورت اصلی مدیریت در مناطق آزاد ایجاد این نگاه تعاملی و همافزا است.