مقاله فرهنگ و سبک زندگی (شماره ۳) دکتر امیدواری
مقاله فرهنگ و سبک زندگی (شماره ۳)
بهبود فرهنگ و سبک زندگی در سایه ارتقای بهره وری و مدیریت منابع
دکتر احمد امیدواری
مدرس و مشاور مدیریت
همانطور که در مقاله قبل همین مجله گفته شد تفکرات و گزارشات آماری وسیستمی می تواند برتصمیم گیری ها ، برنامه ریزی ها واقدامات بعدی آن اثرگذار باشد و لزوم بهره گیری از نقش جنسیتی افراد و سطح توقعات انها بر فرهنگ وسبک زندگی اثرگذار می باشد، توجه ویژه به نیازهای پایه و اساسی و انگیزشی مشتریان(مدل کانو ) و در نظر گرفتن تکنولوژی و شرایط روز بازار و نگاه مخاطبین به الگوهای زندگی دیگر مردمان ، باید در دستور کار سازمانها وبنگاه های مختلف کسب و کار قرار گیرد.
در همین راستا تعهداتی که آن سازمان ها از جانب خود به مخاطبین اعلام می کنند درگذر زمان نباید دستخوش تغییرات عمده ای شود، ضمن اینکه لحاظ کردن مدیریت مبتنی بر اهداف (MBO)، مدیریت بهبود مستمر و اصول مدیریت کیفیت و استاندارد سازی فرآیندها ، کارها و خدماتی که به سایر سازمان ها ، ارگانها و مردم ارائه می کنیم باید از مهندسی ارزش مناسبی برخوردار باشد برای مثال اگر تولیدکنندگان بعضی از کالاها به نوع بسته بندی، انواع طعم و مزه ، اقسام مختلف رنگ و طراحی، توجه بیشتری نمایند در ادامه قادر خواهند بود به بهبود سلیقه و ذائقه مشتریان خود کمک نمایند که این امر موجبات بهینه سازی مسائل روحی، روانی و سلامتی آحاد مختلف مردم را نیزفراهم خواهد نمود و حتی در ادامه روند زندگی مردم نیز با کاهش استرس، ارتقای مهارتهای زندگی شغلی، بهبود مهارت های شنیداری، رفتارها، دیداری ، نوشتاری، خود و دیگران زندگی با نشاط تر و با روحیه بالاتری را برای مردم رقم بزنیم.
با چنین تفکری سازمان ها ، موسسات و شرکت های مختلف دولتی و خصوصی می توانند با نگرش های تحلیل محیط کلان بیرونی (PESTEL ) ، تحلیل محیط صنعت کسب وکار(PORTER ) و آنالیز وضعیت موجود(S.W.O.T) چه از منظر مسائل داخلی و همچنین شرایطط، امکانات و خدمتهای بیرونی (ضمن بهبود تفکر سیستمی در خود و دیگران و بهینه سازی مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مدیریت استراتژیک منابع انسانی) در بازه های زمانی متفاوت از مخاطبین خود (مشتری مداری)، از مدیران و متخصصین(تکنیک دلفی) و در بعضی مقاطع از آحاد جامعه نیز نظرسنجی نمایند و این باور را داشته باشند که نظرات، پیشنهادات و حتی انتقادات مخاطبین و مردم به بهبود و ارتقای سطح زندگی مردم و پیشرفت کشور کمک می کند.
البته گفتنی است چنانچه در این راستا مساله صدای مشتری (voice of customer) درست، دقیق و به موقع درک شود و پس از بحث و بررسی و در نهایت تحلیل و امکان سنجی به صدای سازمان تبدیل گردد. بخش دیگری از تعهدات ما به جامعه و به یکدیگر جامه ی عمل پوشانده خواهد شد.
اما از آنجا که مصرف به عنوان یک پدیده ی اجتماعی – اقتصادی قلمداد می شود لذا باید در برنامه ها ، تصمیم گیری ها ، طراحی ها و مدیریت عملیات(operation management) خود تجدید نظر کنیم و در بررسی مفهوم سبک زندگی به پیوندی که سبک زندگی با برخی از حوزه ها(مانند جامعه شناسی و روانشناسی) و بسیاری از مفاهیم (مثل فرهنگ) دارد و با توجه به اینکه سبک زندگی جزیی از فرهنگ وفرهنگ جزیی از تمدن بشری به شمار می رود پس بنابراین باید ازمنظرهای زیر با دقت و تمرکز بیشتری به مساله نگاه کنیم :
- تعریف و تشریح شاخص های مختلف بهره وری، بهبود روش های اجرایی و دستورالعمل های کاری
- برنامه ریزی و اجرای مدیریت درآمد – هزینه و نحوه ی ترکیب کالاها و شیوه های خدمت دهی و خدمت گیری
- توجه ویژه به مولفه های مختلف بهره وری از جمله اثربخشی، مسئولیت اجتماعی، تکنولوژی، نوآوری و سودآوری
- در نظر گرفتن تمایلات فردی ، گروهی و سازمانی افراد و بهینه سازی سطح مصرف کالاها و خدمات
- ارتقای مدیریت منابع در همه ی سطوح و به ویزه نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی سازمان ها و بنگاه های مختلف
- بهبود الگوی مصرف در سایه کاهش هزینه های سربار، افزایش ارزش افزوده و توانمندسازی مهارت های تخصصی مردم
- طراحی وبرگزاری اتاق های فکر وبهبود روحیه کار تیمی
- بهبود نظام آراستگی محیط کار (۵s)
- بهبود سیستم ارزشیابی شامل: پایش، یونیتورینگ، کنترل ونظارت، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل وتصمیم گیری …
- تغییر رفتارهای فردی، تیمی، بخشی و سازمانی
- بهبود تفکرات و رون مایه های مختلف شخصیتی مانند مسائل عاطفی، کنجکاوی، لذّت جویی، میل و اشتیاق برای دانستن و بلکه زودتر دانستن و پیشی گرفتن نسبت به دیگران.