a

Facebook

Twitter

کپی رایت 2018 تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت.
نزد فصلنامه مکتب گفتگو محفوظ است.

021-88200417

تماس با ما

اینستاگرام

تلگرام

جستجو
فهرست
 

بچه سر راهی به اسم چابهار ، آقای فرزین حق دل

فصلنامه مکتب گفتگو > شماره پنج  > بچه سر راهی به اسم چابهار ، آقای فرزین حق دل

بچه سر راهی به اسم چابهار ، آقای فرزین حق دل

بچه سر راهی به اسم چابهار

گفتگوی اختصاصی با آقای فرزین حق دل ، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری و توسعه منطقه آزاد چابهار

  • تاریخچه مختصری از منطقه چابهار و اقدامات صورت گرفته در دوره حال و قبل از خود را بفرمایید .

اولین روزی که بحث مناطق آزاد در ایران مطرح شد ، همانند بسیاری از فعالیت های دیگر که در آن پیشرو هستیم؛ کارهای مربوط به مناطق آزاد را به صورت نوین و خوب انجام دادیم . یعنی ما از الگوی مناطق آزاد موفق دنیا به عنوان یک راهکار برای برون رفت از مشکلات و ایجاد پیوند بین اقتصاد داخل کشور و اقتصاد بین المللی و پل های ارتباطی را برای تسریع این امر استفاده کردیم . امروزه کشورهایی که عموماً هیچ مشکلی در عرصه ی بین المللی و اساسی و … ندارند نسبت به ایجاد مناطق آزاد اهتمام ویژه ای دارند؛ مسلماً برای ما با بحران ها و تضاد هایی که در جامعه بین المللی در بسیاری از حوزه ها ممکن است داشته باشیم ، ایجاد مناطق آزاد بسیار اهمیت دارد .

 

تقریباً ۲۹ سال پیش در سال ۶۸ یا ۶۹ ایده تشکیل مناطق آزاد به وجود آمد. در آن زمان کارشناسان قانون مناطق آزاد را به صورت لایحه به هیئت و نمایندگان مجلس دادند و نتیجه ی کارشناسی بسیار خوب به صورت یک کتاب قانون مدرن و موثق به وجود آمده که سپس به تصویب دولت می رسد . یعنی این کتاب قانون علاوه بر مصوبه ی مجلس ،مصوبه ی دولت و شورای نگهبان را دارد .

حدود ۱۰ سال پیش ، وقتی خود بنده در کنوانسیون مناطق آزاد در ترکیه شرکت کرده بودم ، با خود چند جلد از این کتاب به زبان انگلیسی را با خود به همراه داشتم . تمامی شرکت کنندگان در آن کنواسیون با تعجب بیان می کردند که این کتاب قانون بسیار خوب و موثق است . شاید کشور های جهان اول هم اگر این کتاب قانون را می دیدند اقرار می کردند که بسیار از مطالبی که در این کتاب است در قانونمان نیست و این کتاب قانون بسیار جامع است .مثلاً برای نمونه کشور تاجیکستان که کشور ضعیفی است ، زمانی که تصمیم گرفت مناطق آزاد را به وجود آورد اولین منطقه ی آزادش را منطقه ی آزاد خوجند اعلام کرد، سپس از کتاب قانون ما یک نمونه کپی کردند و فقط اسامی ایران را جابه جا کردند. حال چرا خوجند که به هیچ مکانی راه ارتباطی ندارد یک منطقه ی آزاد موفق است؟

 

بعد از ۲۵ سال از تشکیل مناطق آزادمان ، ما به این نتیجه می رسیم که اصلاً موفق هستیم یا نه ؟ اصلاً چرا به وجود آمدند؟ چرا به عنوان مرکز واردات قاچاق معرفی شدند ؟ و از این صحبت هایی که پشت سرمان هست.

همانطور که عرض کردم ، من با بسیاری از اساتید حقوق داخلی و خارجی و بین المللی درباره قانونمان صحبت کردم . قانون ما یک قانون خاص است و بر قوانین خاص قانون مقدم و موأخر تأثیر ندارد. قوانین خاص را نمی توان با یک بخشنامه ی داخلی از فلان وزارت خانه نقضش کرد . قانون خاص باید اجرا شود . مثل این است که در یک کشور برای زنان قانونی بگذارند و سپس چند قانون دیگر برای مردها علیه قانون زنان صادر کنند. اصلاً همچین چیزی امکان پذیر نیست. متأسفانه تاکنون ۲۰% کتاب قانون مناطق آزادمان هنوز اجرایی نشده و به همین دلیل مسلماً به آن هدفی که مد نظر بوده نرسیده و نتیجه اش این می شود . برعکس مسئولین عاقل در سیستم خصوصی ، خود بنده از بخش خصوصی به بخش دولتی منتقل شدم . من در دو منطقه ی آزاد واقعی کار کردم . یکی از آن ها سنگاپور بود ؛ یک منطقه ی آزاد بی نظیر و یک پنجره ی واحد واقعی. در آن جا شما شرکت را زیر ۳ یا ۴ ساعت می توانید ثبت کنید .

 

دیگری ، منطقه ی جبل علی دبی بود . در آن جا بسیاری از موارد بر روی روال انجام می شد و در آنجا حاکمیت با صرف هزینه زیر ساختار ایجاد مناطق آزاد را فرآهم کرده اند.زمانی که این بستر فرآهم شد ، سرمایه گذاران در آن مناطق در زمینه های مختلف سرمایه گذاری کردند .

در ایران داده هایمان به مناطق آزاد چه بوده که درخواست یک سری ستانده های بزرگ را داریم . منطقه ی آزاد کیش از قبل سازمان عمران کیش بوده و به عنوان یک منطقه ی مستقل که تمام زیر ساختهایش فرآهم شده با مساحت ۹۰ کیلومتر مربع به عنوان یک منطقه ی آزاد با تمامی زیر ساختها ایجاد گردیده است و در زمینه ی گردشگری که قبلاً کار شده بود به فعالیت ادامه دادند.

 

ولی مابقی مناطق آزادمان چرا این گونه نیستند ؟ قشم با ۱۵۰۰ کیلومتر مربع یک منطقه ی محروم تبدیل می شود. با پولی که از سرمایه گذاران گرفته شده است زیر ساختها را فرآهم کردیم که من معتقدم باید این سه منطقه آزاد را به یک جایی برسانیم سپس برای ایجاد دیگر مناطق آزاد اقدام کنیم . من در جایگاهی نیستم که این تصمیم گیری را انجام دهم و این ها نظر کارشناسی و شخصیم است . به هر حال ، ما چند منطقه ی محروم به جز کیش را به مناطق آزاد تبدیل کردیم و بلافاصله به دلیل منطقه ی آزاد بودن بودجه ی دولت قطع گشت . زمانی که در قشم معاون اقتصادی قشم بودم ، ما باید آب را با قیمت گزاف تولید کرده و به مردم با سوپسید می دادیم . وزارت نیرو هم به دلیل منطقه ی آزاد بودن حاضر به دادن این سوپسید نبود و چیزهایی شبیه به این مشکلات . عموما اکنون هنگامی که بحث قاچاق پیش آید تمامی تقصیر ها بر عهده ی مناطق آزاد است . بارها و بارها با مسئولین مبارزه با ستاد قاچاق کالا و ارز جلسه داشتیم و میزان برآوردی قاچاق کل کشور را به کل واردات ۷ منطقه ی آزاد بررسی کردیم . تمامی این واردات یک انگشت کوچک آن هم نمی شود و اصلاً قابل بررسی نیست . مناطق آزاد همانند یک بچه سر راهی که همه تمامی ایرادات و تقصیرها را گردنش می اندازند است . تا جای به مشکل می رسد بحث قاچاق و مرکز واردات مناطق آزاد را پیش می کشند. در همه موارد تعریف بین المللی داریم .

 

ما اگر مناطق آزاد داریم مهم ترین تعریفی که برای تمامی مناطق آزاد عمومیت دارد باراندازی کالاست ، همانند سنگاپور . سنگاپور با آن که هیچ گندمی تولید نمی کند به عنوان بزرگترین صادر کننده ی گندم محسوب می شود . سنگاپور با تجهیزات نگهداری ، Sorting و … گندم صادر شده از تمامی دنیا را می پذیرد و از آن جا به همه ی دنیا صادر می کند که بسیار درآمد خوبی دارد . در امارات منطقه ی آزاد جبل علی دبی ، بیشترین کالا از همه ی دنیا به آن جا می آید ، سپس depot و بسته بندی می گردد ، انبارش شده و از آنجا صادر می گردد. علیرغم وجود قانون خوب ، چرا ما مهمترین وظیفه مناطق آزادمان که بحث صادرات است را فعال نکرده ایم ؟ مسلماً بودجه به مناطق آزاد داده نمی شود و برای گذران سازمان و مردم این مناطق مجبور به کسب درآمد از بخش واردات است . اگر این واردات از این مناطق نباشد از بقیه ی کشور بسیار زیاد است ، به صورتی که این ۷ منطقه ی آزاد عددی در مقابل آن ها محسوب نمی گردد.

 

اوایل کالاهای حجیم لوازم خانگی مثل یخچال ، تلویزیون ، ماشین ظرف شویی و … صرفاً از مناطق آزاد وارد می گشت . در آن زمان شناسنامه خرید و فروش می شد و از شناسنامه مسافرین استفاده می شد . به طور مثال با ۱۰ شناسنامه فلان وسیله را می گرفتند . بعد از مدتی گفتند چه خبر است ؟ چرا از مناطق آزاد این همه واردات می شود و واردات را از مناطق آزاد ممنوع و از بقیه مناطق ، آزاد کردند. می توان گفت صورت مسئله را پاک کردند. نمی دانم چرا دوستانی که در مرکز تحقیقات مجلس، نهاد ریاست جمهوری و … تصمیم گیر هستند و خوراک تصمیمات بعدی را فرآهم می کنند یکبار منصفانه فکر کنند که به مناطق آزاد چه  داده ایم و از آن چه می خواهیم . در همه ی این دوره هایی که دولت ها آمدند و رفتند کدام یک برای مناطق آزاد نقشی گرفته اند .

 

مثلاً منطقه ی آزاد چابهار بگویند آقای منطقه ی آزاد چابهار شما در بودجه ی سال آینده اینقدر از حجم GDP ما را باید شما تولید کنید . یعنی نه مناطق آزاد را به بازی می گیرید و نه حاضرند برایش هزینه کنند . می توان گفت همان بچه سر راهی است که هرازگاهی اگر مشکلی پیش آید بگویند تقصیر این مناطق است و در آخر یک فرافکنی شود و قضیه به پایان برسد . این اتفاقی بود که در مناطق آزاد افتاده است . البته کیش به خاطر شرایط خاصش کمی مستثنی است . چون کاملاً رویکرد گردشگری دارد . امّا بقیه ی قضایا کمابیش درگیر این قضیه هستند و هیچ وقت هم درست نمی شود . طبق مواردی که به شما عرض کردم ما زیر مجموعه دولت هستیم و در این سالیانی که سابقه ی خدمت در مناطق آزاد را داشتم بیشترین درگیری را با دولت داشته ایم . چون در مناطق آزاد طبق قانون باید آزاد باشد ولی گمرک جمهوری اسلامی ایران در آن جا هست و این دو موازی با هم مشکل ایجاد می کنند .

 

سازمان بنادر و مدیریت بنادر مناطق آزاد وجود دارند و می دانید این کارها موازی کاری است . سازمان بنادر می خواهد به قانون خودش عمل کند ؛ ما هم می خواهیم به قانون خودمان عمل کنیم. چون من یک کارمند دولتم و وظیفه ام اجرای این قوانین است . مسلماً آن مسئول هم موظف به اجرای وظایف خودش طبق قوانینشان است . منطقه ی آزاد طبق قوانین بین المللی و کشوری خودمان منطقه ی آزاد خارج از مرز های بازرگانی و گمرکی کشور است ، ولی در مرز های سیاسی کشور قرار دارد . این موضوع هنوز برای خیلی ها روشن نشده است . به طور مثال استانداران که در حوزه ی فعالیت منطقه ی آزاد هستند ، هرمزگان دو استاندار ، سیستان بلوچستان ، خوزستان یک استاندار دارند و این استانداران به عنوان نماینده ی عالی دولت در منطقه اند.

 

این استانداران نمی توانند بپذیرند که شهرستانی در حوزه ی فعالیتشان از آنها دستور نمی گیرند و این خود یک چالش است . چون از ابتدا هم وزرای کشور نگفتند که این منطقه آزاد با این قانون است و شما هیچ کاری با این مناطق نداشته باش. از لحاظ سیاسی اعمال حاکمیت بکنند اما در موارد دیگر نمی توانند . امّا این مسئله هنوز روشن نشده است که باید برای خیلی ها روشن شود و اگر به همین وضعیت پیش رود روشن هم نمی شود. مابقی دستگاه های دولتی هم به همین صورتند . به طور مثال فلان وزیر می گوید ۳۱ استان دارم که شامل همه ی این شهرستان ها می شود و قانون باید در این جا اجرا شود . قانون تعذیرات در مناطق آزاد چرا باید اجرا شود .

 

در مناطق آزاد غیر از کالاهای اساسی که قوت لایموت مردم است که باید به قیمت مناسب به مردم تحویل داده شود ، بقیه اش اقتصاد آزاد است . به نظر من قیمت گذاری در مناطق آزاد معنی نمی دهد. قانون رقابت است . من یک زمان معاون گردشگری بودم و معتقدم هتل ها نباید قیمت گذاری شوند. فلان هتل دلش می خواهد یکی از اتاق هایش را شبی ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان بدهد. اگر توانست مشتری جلب کند ، بگذارید خدمات خوب بدهد و اگرم هم نتوانست ورشکست می شود . چون اصلا/ض قانون مناطق آزاد قانون اقتصاد در بازار است . از طرف دیگر این مشکلات در بخش بخش مناطق آزاد است مثلاً در جلسه ستاد قاچاق، به مناطق آزاد اجازه ورود کالای قاچاق را نمی دهند . مگه ما مسئول قاچاق هستیم . هیچ کالایی در منطقه ی آزاد قاچاق نیست ، هر کالایی می تواند وارد شود و بعد از منطقه ی آزاد  نیروی انتظامی و گمرک جمهوری اسلامی موظف اند آن ها را چک کرده و بر اساس قانون انجام دهند. مگر ما یقه ی دبی را می گیریم بگوییم چرا این کالا های قاچاق به این جا می آیند . دبی هم می گوید به من ربطی ندارد این کالاها این جا است و من آن ها را می فروشم و وقتی از مرزهای کشور من خارج شد، شما جلوی ورود آن را به مرزهایتان بگیرید . مگر ما یقه ی بزرگ ترین مرکز قاچاق به ایران ، هسب عمان را می گیریم .

 

مناطق آزاد هم همین نقش را دارند یعنی چون خارج از مرزهای گمرکی و بازرگانی ایرانند دلیلی ندارد . حالا یک چیزی مصوب کردند که نه لایحه است و نه قانون که در آن گمرک جمهوری اسلامی باید در مناطق آزاد مستقر شود و این درتعارض با قوانین است . سپس گفتند کالاهایی که وارد مناطق آزاد می شوند باید به نسبت جمعیت آن جا باشد تا اجازه ی ورود داده شود . مثلاً ۱۴۰ هزار نفر که هر نفر مثلاَ سالی ۲ ماشین لباسشویی مصرف می کند را اجازه بدهیم . همچین چیزی منطقه ی آزاد نیست و آن را تعطیل کنید . ما همه جا در این موارد صحبت کرده ایم ، متاسفانه چون در کشور هر چهار سال مسئولین عوض می شوند، تا ما با یک سری از مسئولین به توافق می رسیم و مجابشان می کنیم ، مسئولین عوض شده و دوباره از نو و بحث قاچاق مناطق آزاد و …. .

 

غیر از موارد غیر از عرف و شرع مانند مشروبات الکلی ، اسلحه و … که در همه ی دنیا قاچاقش خلاف است ، همه چیز اجازه ی ورود و خروج دارد و مسئولش جلوی آن را بگیرد ، ما که مسئول آن نیستیم. خلاصه اگر این موارد درست شوند کتاب قانون مناطق آزدمان یکی از بهترین کتاب های قانون است. اگر این قوانین کامل اجرا شوند در شرایط سختی که قرار گیریم می توانیم از آن استفاده کنیم . طبق قوانین مناطق آزاد خیلی راحت بانک های خارجی می توانند در مناطق آزاد مستقر گردند.

 

زمانی که من معاون اقتصادی قشم بودم پنج بانک خارجی آوردیم ؛ امّا بانک مرکزی اجازه نداد. اگر اجازه ی یک بانک خارجی که برای به هم نریختن سیاست های کشور با ريال ایران هم کار نکند و فقط با ارز خارجی کار کند الان در شرایط سخت اخیرمان حداقل برای نقل و انتقال پولمان مشکلاتی را که هم اکنون داریم نداشتیم .

بعضی امور بین المللی اند و من بارها و بارها حتی در شرایطی که جنگ لفظی با همه ی دنیا در دولت قبل بسیار زیاد بود و شرایط ایران دشوار شده بود ، ما با یک کشوری مذاکره داشتیم وقتی فهمیدند ایرانی هستیم از مذاکره امتناع کردند و با ما مصاحبه نمی کردند ، بعد وقتی فهمیدند ما در منطقه ی آزادیم گفتند اوکی حالا بیاید صحبت کنیم  و کل مسائل سیاسی را کنار می گذاشتند. بعضی مناطق هم بسیار سفت و سخت تر می گرفتند ولی برای اینکه این قضایا انجام شود راه هایی بود .

 

حالا الان هم اگر اجازه دهند تمام قوانین مناطق آزاد کاملاً اجرایی شود و هیچ دخالتی در آن نباشد مسلماً ما می توانیم از معبر مناطق آزاد مشکلاتمان را حل کنیم و اقتصاد روپا تر شود و ارزش پولمان در عرض یک ماه یک چهارم نشود .حالا مشکلات سه منطقه ی آزاد اولیه که هوشمندانه انتخاب شده بود . ابتدا در مورد چابهار در سیستان و بلوچستان ، ما دولتی ها در حق این مردم خوب و مستعد سرزمینمان کم کاری کرده ایم و اگر یک سری کارها انجام داده بودیم شاید یک سری مشکلاتی که الان هم هست وجود نداشت ، البته این ها را باید سروسامان می دادیم . جالا هم انجام نگرفته . نمی خواهم کسی را زیر سوال ببرم ، می گویم باید عملکرد هرکس در زمان و مکان خودش سنجیده شود . چرا که اگر من هم یک دوره همچین مسئولیتی داشتم همین گونه عمل می کردم . به هر حال آن چیزی که در حوزه ی سیستان و بلوچستان مخصوصاً جنوب بلوچستان مهم است بحث توسعه سواحل مَکران یا مَکروان است . مقام معظم رهبری دستور دادند نظام روی ای قضیه مسرّ است . خوشبختانه در حوزه ی بین الملی هم هیچ مقاومتی نیبت به چابهار نیست و امیدوارم کارها به خوبی انجام گردد.

 

 

  • صحبت های قبلیتان به جای خوبی رسید . در چند ماه اخیر که گذشت یک سری تغییر و تحولات در سطح بین المللی اتفاق افتاد که در گفتگوی قبلی که داشتیم از برجام و فرصت های به وجود آنده و تغییر و تحولات بعد از صحبت های آقای ترامپ و اثر خارج شدن از برجام در برخی از تعاملات ایجاد شده با تلاش های بسیار طرفین برای حفظش فارغ از بحث سیاسی اش و فارغ از آنکه سرنوشت برجام چه خواهد شد صحبت کردیم . حالا می می خواهیم بدانیم از یک طرف این اتفاقات اخیر نثل خروج آمریکا از چهارچوب برجام و تاثیرات که ممکن است چه بر ایران و چه به بقیه ی کشورهای جهان بزند . از طرف دیگر ، گهگاهی در یک سری از بحث هایی که در رسانه مطرح شده شامل بسته شدن تنگه هرمز یا عدم یا تحرک فلان ناو به فلان سمت و یک سری شایعه و شاعبه ها را برای نا امن شدن منطقه ایجاد می کند صحیح است یا نه؟ با توجه به اینکه ما می دانیم اصلی ترین اصلی که سرمایه گذاران در یک منطقه سرمایه گذاری می کنند همین بحث امنیت است . تاثیر آن را روی منطقه ی چابهار چگونه می بینید ؟ و آیا واقعاً تاثیر داشته یا خیر ؟ و اگر تاثیر داشته ما برای مقابله با آن چه کردیم ؟ و اگر تاکنون تاثیر نداشته است آیا این احتمال وجود دارد که تأثیر بگذارد و اینکه چه اقداماتی باید انجام شود ؟      

کلاً از لحاظ پدافند غیر عامل مواردی در شرایط مختلف برای اینکه شما تخم مرغ هایتان را در یک سبد نچینید یا فاکتور ریسک را پایین بیاورید است. شما باید آلترناتیوهای مختلف را برای فعالیت های مختلف کشور در نظر بگیرید . ما متاسفانه در تعاملاتمان با کشورهای اطرافمان این کار را نکردیم . زمانی که کشور های تازه استقلال یافته ظاهر گشتند ایران را به عنوان کشور مادرشان می دانستند و ما نتوانستیم آنجا اثر گذار باشیم و کشور های دیگر این کار را انجام دادند. وابستگی ما به چند بندر بخصوص است و اگر اتفاقی پیش آید کارمان مشکل می شود. در ۸ سال جنگ جزیره ی خارک را به عنوان بزرگترین مرکز صادرات نفتیمان در خطر بود ؛ پس چرا در ایامی که شرایطمان خوب بود چند آلترناتیو دیگر برای صادرات نفتمان نگذاشتیم . فقط بندر عباس به عنوان تنها بندر بزرگ کانتینری و چند منظوره برای فعالیت های بازرگانیمان در خطر است .

 

یعنی اگر غیر از تهدیدهای خارجی در این بنادر مشکلی پیش آید بازرگانی داخلی و خارجیمان زیر سوال می رود و تمامی کالاهای فله ای فقط از بندر امام ترخیص و بارگیری می شوند ، چرا جایگزین دیگری برای بندر امام نگذاشته ایم ؟ شما کشور های حوزه ی خلیج فارس را نگاه کنید ، به تدریج وابستگی شان به حوزه ی خلیج فارس کاهش دادند . امارات ، عربستان و … تقریباً به آن طرف روی آوردند . نه اینکه این طرف را مسدود کنند ، هر دو طرف را اداره می کنند.

از سواحل مَکران تا جاسک هرمزگان بگیرید تا گوادر پاکستان ، در این محدوده ما سواحل بسیار خوبی داریم که از بعد نظامی، بازرگانی ،تجاری ،صنعتی و گردشگری بکر افتاده است . بعضی مواقع می گوییم بهتر است که بکر افتاده و آن را خراب نکرده ایم .

 

چون متاسفانه بدون برنامه کار می کنیم و در تخریب بسیار موفق ایم . الان اگر ما کار درست را بر اساس برنامه ریزی های انجام شده عمل کنیم آن چیزی که چشم انداز نشان می دهد خوب است . اما هنوز به آن جمع بندی نهایی در کل کشور نرسیده ایم .

ما در ۳۰ سال خشکسالی شدیدمان هستیم و در منابع آب داخلی به مشکل خواهیم خورد . با این وضعیت ممکن است بسیاری از شهر های داخلی خالی از سکنه شوند. بهترین راه حل مهاجرت به این سواحل جنوبی است ، از طرفی دیگر سواحل مَکران به دلیل راه به اقیانوس امن ترین منطقه است . چون خطر عمده اش خطر سونامی است و احتمال دیگر خطراتش از بقیه ی سواحل ما کم تر است . خوب کار کردن روی این قضیه که ما بنادر شهید کلانتری و شهید بهشتی را به ظرفیت خوب برسانیم .در منطقه مان عمیق ترین بنادر بندر شهید رجایی بندر عباس و بندر جبل علی همچنین که ۵/۱۷ متر عمق دارند و کشتی های متنوعی می توانند در آن جا پهلو گیرند . ما بندر شهید بهشتی را که تقریباً همچین عمقی دارد را به آن ظرفیت خوب برسانیم و کرانه ی خوبی برایش در نظر بگیریم ، در بحث ترانزیت و بحث لجستیک تقریباً هیچ منطقه ای در اطرافمان نمی تواند با ما مقابله کند .

 

اما برای رسیدن به آن ما سال ها حرفش را زده ایم که این جا مرکز ترانزیت شرق است ، باید این شود ولی داشته هایی که باید داشته باشد نداریم . اولاً اینکه منطقه ی آزاد باید مرز داشته باشد . چه منطقه ی آزادی است که مرز دریایی اش دست سازمان بنادر ، مرز هوایی دست ارتش و مرز زمینی اش دست مرزبانان نیروی انتظامی است . منطقه ی آزاد بدون مرز معنی ندارد . خوشبختانه جدیداً در هیئت دولت مصوب کردندکه بنادر شهید بهشتی و شهید کلانتری به حوزه ی مناطق آزاد ما متصل گردد. ما با آنکه سازمان بنادر با نیروهای خوب و متخصصش آنجا باشند مشکلی نداریم فقط با قانون مناطق آزاد و طبق روال آنجا اداره شوند . در خصوص مرز هوایی هم مذاکرات خوبی با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی داشته ایم . خوشبختانه با انجام یک سری فعالیت ها در صدد تحویل گرفتن منطقه ای از نیروهوایی هستیم . سالن های مجهز فرودگاه جدید چابهار در آنجا ساخته خواهد شد و چون به منطقه ی آزاد متصل است مشکل مرز هوایی نیز حل می گردد.

 

آقای دکتر کردی هم مذاکراتی برای الحاق منطقه ی لیندان به مناطق آزاد داشتند . اگر این اتفاق روی دهد، مشکل مرز زمینی هم حل می گردد . در این حوزه اگر بنادر شهید بهشتی و شهید کلانتری هم به آن ظرفیت برسند ،یک فرودگاه مدرن و عالی به شرط حیات ساخته خواهد شد. تنها مشکل باقی مانده بحث ریلی و جاده ایست .

 

محور های مواصلاتی شامل حمل و نقل ترکیبی هوا ، دریا ، زمین ، ریلی و زمین جاده ای فرآهم می شود. تمام کشورهای حوزه ی شرق و شمال شرق محتاج بندرچابهارند. افغانستان ،ازبکستان،تاجیکستان ،قرقیزستان و ترکمنستان و بخش بالایی روسیه و حتی قزاقستان که از کشور های دیگر توانمند تر است . استان های شرقی ما عموماً استان های محرومی اند مانند سیستان و بلوچستان ، خراسان شمالی، خراسان جنوبی . یعنی اگر بحث ترانزیت شرق را فعال کنیم ، کل شرق کشور ما و کشورهای اطراف از جانب ما آباد خواهند شد و به ما سود خواهند رساند و این توسعه پایداری است که امنیت را تحت تاثیر نمی گذارد.

 

چرا تا کنون تعلل پیش آمده ، چون برنامه اش برنامه ریزی شده بود و قرار بود افتتاح شود و با پیشرفت خوبی به جلو می رفت؟

من بر اثر توفیقی که داشتم اسناد طرح آزمایشی یک گروه آمریکایی را دیدم . شرکت هاروارد در سال ۴۸ یا ۴۹   شمسی طرحی برای ایران نوشتد و در سال ۵۱ تحویل دادند. برای نقطه نقطه ی ایران طرح بازدید ۱۰ ساله و ۲۰ ساله و فلان ساله در روستاها برای بررسی اقتصاد ملی کشور نوشتند. متاسفانه کاری که الان انجام می شود تمام کشور را یک شکل می کنیم  و به ظرفیت های آن منطقه توجه نداریم . متأسفانه بعضی از دوستان ما که می خواهند نماینده ی مجلس شوند در تبلیغات انتخاباتیشان قول هایی می دهند و بعد مجبور می شوند به زور مصوبه اش را گرفته و آن را اجرایی کنند. شما می دانید چند فرودگاه در کشور بلا استفاده داریم ؟ چند کارخانه فولاد به درد نخور ساخته ایم ؟ این همه کارخانه ی فولاد در نقاط خشک برای چی ساخته شده ؟ این ها صرفاً مطالبات مردمی است که نمایندگان آن را اجرا کردند و بعد از نماینده شدن به ویزر و وکیل و … فشار میاورند.

 

طرح آمایش با توجه به داشته های هم مکان و امکانات بالقوه ی هر جا طرح داده است . مثلاً فلان شهر با توجه به مسائل آبی اش این گونه است . از آن طرف بحث های معدنیش را نیز اینگونه انجام دهند. نه تنها در کشور بلکه در کل دنیا.

طرح بسیار خوبی نوشته شده است و نهایتاً فقط به یک بازنگری نیاز دارد که نه قبل و نه بعد از انقلاب این کار را انجام نداده ایم . هنگامی که من مسئول می شوم نگاه می کنم مدیر قبلی چه کارهایی کرده و همه را پاک می کنم و کنار می گذارم و این فکر را هم ندارم که شاید تعدادیش را خودم انجام دهم و زودتر به نتیجه برسم . این تفکر غلطی که در سیستم دولتی ما آمده هر چیزی که برای قبله است را پاک کرده و کلاً مسیر را عوض می کنیم و کاملاً از یک مسیر دیگر می رویم . اگر به این ها توجه شود و کل این طرح ها ،طرح های خوبی اند . طرح آمایش که مطالعه کردم که در سال ۵۱ نوشته شده تا طرح هایی که در دوره های مختلف بوده و اگر هر کدام از این ها را نگاه کنیم ، طرح های خوبی اند منتها من که مسئول گشتم به طرح های دوره  قبل توجه ای نداشتم .

 

این ها عموماً به کتابچه هایی زیبا در کتابخانه می پیوندند. سپس از فلان شرکت مشاور می آوریم تا برایمان یک طرح بنویسد. یعنی ما الان الا ما شاء الله طرح داریم که هیچ کدامشان اجرای نشده است . باید یک بار در یک کمیسونی همه ی این طرح های جمع آوره شده معرفی کرده و همه را ملزم به اجرای آن ها کنند بدون آنکه طرح جدیدی نوشته شود و فقط آن ها به روز شوند. در یک دوره ای شاید سیاست های اشتباهی بوده که سیستم را در کشور زیر سوال بردند و سازمان برنامه ریزی آن را کاملاً تعطیل کردند. درسته گاهی اوقات این ها مانع توسعه می شوند ولی همین که شما که شما بر اساس یک برنامه اهم را فعل امر کنید خیلی مهم است تا اینکه پولی از جیبتان برای زندگی شخصیتان جور کرده و بیش از اندازه خرج کنید . مثلاً به یک چیزهای اساسی که احتیاج داریم نخواهیم رسید .

 

این قضیه را ما باید از معبر مناطق آزاد توجه بیشتری داشته باشیم که با ظرفیت و پتانسلش در شرایط بحرانی در تحریم به کشور کمک کند. منطقه ی چابهار ، شهرستان چابهار بیشترین مقدار حاشیه نشین را در ایران دارند چکونه یک منطقه ی آزاد که می تواند درآمد زا و تأثیر گذار باشد به این اندازه حاشیه نشین دارد یعنی خود چابهار اگر کمکش کنند و قانونش به درستی اجرا گردد و این همه تغییر و تحول نباشد این منطقه می تواند نه تنها چابهار را به یک منطقه ی بهرهمند خود اتکا تبدیل کند بلکه کل استان سیستان و بلوچستان و استان های شرقی و حتی کشور های اطرافمان کمک می کند.

 

شما نگاه کنید ما اگر افغانستان مدرن و قوی کنارمان داشته باشیم بهتر است یا این افغانستان ؟ یعنی با این مسائل شرایط امنیتی را هم می توانیم خیلی خوب کنترل کنیم . به هر حال با توجه به داشته هایمان و تجربه هایی که در مناطق آزاد خارجی و ایران داشتم ، این مدتی که برای منطقه ی آزاد چابهار مأمور شدم به نظر من این ظرفیت های بسیار زیاد است . قانون منطقه ی آزاد اجرایی شود و دست منطقه ی آزاد باز باشد و بر اساس قانون اقدامات را انجام دهند. اگر به نظام اقدام بر اساس برنامه توجه گردد .

شما می دانید تاریخ در مورد همه ی ما قضاوت می کند یعنی ما باید نگران این باشیم که فردا بچه هایمان از اینکه پدرش یا مادرش فلان خیانت را کردند سرافکنده نباشند، اگر برایمان مهم باشد ،برای کسایی که مهم است اگر توجهی به این داشته باشند مسلماً تأثیر گذار خواهد بود. می دانید در همه ی دنیا سیستم ۹۰ درصد کار می کند و ۱۰ درصد قابلیت فردیست . در ایران ۹۹ درصد فرد است و ۱ درصد شاید سیستم باشد . یعنی در سازمان های خودمان ۴ تا سازمان را تغییر می دهند برای آنکه فلانی را می خواهند مسئول کنند و مثلاً یک مدیریت به وجود می آورند با یک اسم عجیب که اصلاً ….

 

یه هر حال در حوزه ی منطقه ی آزاد چابهار چند تا کار را ما پی گرفتیم . یکی آنکه از آن ها ، شهرک مسکونی ۰۰۰/۵ واحدی را برای زندگی یک استاندارد و مدرن با توجه به افزایش جمعیتی که ما در چابهار داریم طراحی شده است . یک شهرک واقعی با همه ی امکانات برای یک زندگی خوب و استاندارد . مهندسین ، کارگران و تکنسین ها و …. صنایع جدید ایجاد گشته به مسکن نیازمندند و این مسکن ها نیز باید شرایط لازم را داشته باشند.

 

 در بحث ترانزیت شرق شرکت سرمایه گذاری با ۳۰۰۰ در افقمان دستگاه کامیون با شرایط خوب به شدت در صدد اجرایی شدن است. پس از گفتگو با بانک ها برای آنکه صرفاً واطه باشیم و در اختیار خود مردم بگذاریم تا مردم با شرایط خوب خرید کنند و این بحث ترانزیت شرق کالا برقرار شود . فاصله بین چابهار تا مشهد ۵ trip park استاندارد طراحی کرده ایم که این کامیون ها طبق استانداردهای جهانی هر ۵ ساعت امکان استراحت و تجدید باک سوخت و … را داشته باشند و تنها مسئله امنیت است که آن هم برقرار می گردد . در افق تصور کنید ۳۰۰۰ دستگاه کامیون یعنی مستقیمش حداقل ۶۰۰۰ اشتغال که ایجاد می گردد . از طرفی دیگر بازرگانان بابت ارسال کالا در داخل و کشور های اطراف با سریع ترین زمان اطمینان خاطر دارند که بسیار تأثیرگذار است.

 

در مورد فرودگاه چابهار ،آن هم در حال اجراست. در جلسه ی دیروز با جامعه طرح پیکره گردشگری چابهار که تقریباً طرح نهایی شده ، به خوبی پیش می رود . در این جلسه تأکید داشتیم که نمی خواهیم چابهار دبی یا کیش شود فقط می خواهیم یک چابهار منحصر به فرد با تمام ظرفیت های بومی ، محلی ، فرهنگی و طبیعی و … داشته باشیم . اگر توجه داشته باشید شما به پاریس برای موزه ی لورر، خیابان شانزالیزه ؛ میلان ایتالیا و توکیو  برای دیدن دیگر آثار هنری و تاریخی و … می روید. خووب همه ی آن ها ظرفیت های خاص خودشان را دارند. در کشورمان هم نمی خواهیم همه ی مناطق شبیه هم باشند ؛یعنی چابهار با داشته های خاصش ، همه ی مردم دنیا را به اینجا بیاورد .

 

غذاهای خاص بخورند و طبیعت بکر و خاصش را معرفی کند. می دانید که سواحل چابهار تنها نقطه ای است که می توان بر آن موج سواری کرد . بسیاری از توریست ها به اینجا سفر می کنند تا از جاذبه های خاص چابهار لذت ببرند. البته  این گردشگری  سازماندهی  شده نیست و ما باید آ نها را برنامه ریزی کنیم . به جرات می گویم از حد فاصل چابهار تا مرز فستفندر از سواحل جنوب فرانسه زیباتر است فقط روی آن کار نشده است . مانند تور گردی استاندارد.

 

یکی از معضلات قشم نبود زیر ساختار گردشگری است مثلاً در قشم نمش توانید یک هتل ۵ ستاره خوب مواجه شوید . حالا ما در قشم به جای هتل ، خانه های بومی تعبیه کرده ایم که گردشگری ارزان تر با امکانات بیشتر برای گردشگران مهیا باشد با یک غذای خاص که برای گردشگران جذابیت خاصی دارد.در چابهار هم به دنبال جاذبه های گردشگردی خاصش هستیم . بحث گردشگری را مشاوران گردشگری کاملاً مشخص کرده اند که چه چیزی باید کجا باشد .   

 

چند پروژه ی دیگر نیز در حال اجراست . شما از دهه ۶۰ نگاه کنید همه ی مزارع پرورش میگو ورشکست شدند و الان پروش ماهی به تب و تاب افتاده است . من آدم بد بینی نیستم ولی اکثر آن ها ورشکست می شوند . می دانید ما زنجیره را ایجاد نمی کنیم مثلاً بچه ماهی را با هواپیما از فرانسه ، بذر ماهی را از شیراز و .. میاوریم . چابهار به عنوان بزرگترین مرکز ماهی های صنعتی تن اقیانوس هند معروف است . بهترین ماهی های ایده ، هپور و … در این جا یافت می گردد . ما در چابهار یک شهرک شیلاتی ۲۰۰۰ هکتار طراحی کردیم ، در اینجا ما زیر ساختار ، مکان یابی و پلانش را فرآهم کرده ایم . در این محدوده کارخانه ی تولید بچه ماهی، غذای ماهی ، پرورش ماهی بسته بندی های مختلف فرآوری های مختلف نگهداری و سردخانه استاندارد برای این قضیه و نهایتاً بحث صادرت و بازاریابی خارجی هم دیده می شود . زمانی که این زنجیره فرآهم باشد هم از انرژی هم استفاده می کنند و هم هزینه ی تمام شده اشان پایین می آید و یکی به موفقیت دیگری کمک می کند .

 

مثلاً اکثر دنیا در رستوان های پنج ستاره ی درجه ی یک و دیگر مناطق ماهی یخ زده دوست ندارند. نروژ ،ماهی سالمون تازه را به همه جای دنیا می رساند . همیشه برایم سوال بود چجوری سالمون نروژی یخ نزده  در آمریکا ، ژاپن و استرالیا و … می توانید بخورید . بعد از تحقیق فمیدم این ها به تکنولوژی تولید دستگاهی با یخ نانو دست یافته اند که در آن ماهی ها منجمد نمی شوند و تا ۷۲ ساعت تازه می مانند و در ای زمان می توان آن ها را به هر جای دنیا رساند . این ها کاری ندارد فقط به یک زنجیره نیاز دارد. روی پروؤه ی شهرک شیلاتیمان کار می شود .

 

پروژه ی دیگری که متأسفانه در دست ما نیست ولی در منطقه در حال اجرا است ، احداث بزذگترین گلخانه ی سرپوشیده یکجا دنیا است که با تکنولوژی dalsem هلند انجام می شود . جدیداً هم آقای دکتر بانک وقتی به ایران آمدند کلنگ احداث این بنا را زدند. بزرگترین گلخانه ی یک جای دنیا در آمریکا ۸۰ هکتار است این تقریباً در فاز نهایی ۱۶۰ هکتار گلخانه است که انواع مختلف صیفی جات ، گل رز و … تولید می کنند که بسیار مکانیزه و خوب است اگر با این شرایط پیش برویم حتی با وجود شرایط تحریم ، به آن چشم انداز ۵ ساله آینده چابهار که کاملاً متفاوت خواهد بود می رسیم .

ممنون از اینکه وقت گذاشتید ، سوال آخر سوالی است که از همه ی مدیران تا الان پرسیده شده ؛ چون می خواهیم به یک جمع بندی برسیم و چون رویکرد فصلنامه گفتمان محور است با توجه به تجربیاتی که تا الان داشتید اگر از شما بپرسند یک گفتمان غالب پیشنهاد بدهید ، آن گفتمان باید چگونه باشد؟

آن چیزی که من در ایران دیدم کار به این جانب و آن جانب این حکومت و آن حکومت ندارد . علی رغم فرهنگ غنیمان و حالا مشکل به حوزه مدیریت شدیداً تسلی پیدا کرده است . سالیانی سال پیش یک زمانی گفتند ۳۰۰۰ سال یا ۲۵۰۰ سال تاریخ تمدن داریم که حالا مشخص شده است که ۶۰۰۰ سال است تمدن سیرک آن چیزی که ثبت شده تا قبل از آن تمدن شهر نشینی و تمدن بزرگی که ما داشتیم بعد تفاوت ما با بقیه ی مسلمانان دنیا با آموزه های که اجرا کردیم و بقیه ی موارد همه ی این چیز های خوب باید یک جامعه ی آرمانی باشند حالا یک موقع شوخی می کردند می گفنمد مسلمان ترین کشور های دنیا کشور های اسکاندیناوی اند یعنی همه ی باور های ما را آن ها انجام می دهند و فقط شعارش را ما می دهیم . متاسفانه ما ایرانی ها آدم های بدی شدیم هم در روابط خصوصیمان و هم در روابط اجتماعیمان .

 

بدترین موضوع آن است که خودمان خون یکدیگر را می خوریم و پدر همدیگر را در می آوریم ان مشکل در حوزه ی مدیریت ما خیلی نفوذ کرده است ، یعنی اگر بیاییم اخلاق مدار باشیم در بحث مدیریت کشور مسلماً کشورمان کشور موفقی خواهد بود . یک مقدار ما بحث اخلاق را کنار گذاشته ایم و حاضریم به خاطر پیشرفت خودمان ، پیشرفت کوتاه مدت خودمان برای نگهداشتن این میز دو روز بیشتر همه ی اخلاقیات را زیر پا بگذاریم . بدترین تهمت ها را بزنیم و بدترین کارها را انجام دهیم که ماندگاری خودمان بیشتر شود و چون عموماً این بین خیلی های دیگر رواج یافته کسانی که مدیرهای هم ارز بالا و پایین و این ور و آن ور هستند ؛ دائماً به طروق مختلف همدیگر را می زنند .

 

کلامی ، فیزیکی و … هرجوری  و این باعث شده که ساختار مدیریتی ما اصلاً ساختار سالمی نباشد اگر به آن جایی برسیم که اخلاق مدار باشیم می توانیم در روابط مدیریتی کشورمان آینده ی خوبی را در نظر بگیریم . وگرنه اگر در خلوت خودمان هرزگاهی بنشینیم و کارخای روزمره ی خودمان و رفتارمان با دیگران را ، نه کارهایی که بقیه نسبت به ما کردند بلکه کارهایی که ما نسبت به بقیه انجام داده ایم در خلوت خودمان آخر شب مرور کنیم بعضی وقت ها شرمنده می شویم . چرا فلان حرف را زدم ، چرا فلان برخورد را کردم . حالا این که بقیه چه کار کردند یک بحث دیگر است ولی آن چیزی که مربوط به خودمان می شود اگر در ترازوی قزاوت قرار دهیم عموماً همه ی ما شب ها شرمنده ی وجدانمان هستیم . اگر بتوانیم این قضیه را حل کنیم مسلماً کشور ما بیشترین منابع را دارد .

 

بیشترین استعداد ها را دارد و خیلی راحت این کشور می تواند یک کشور ابر قدرت باشد که به دیگر کشور ها کمک می کند . همیشه می گویم اصلاً تحریم ها روی ما تأثیر ندارد یعنی همین کشورهایی که مخالف ما هستن بنشینن نگاه کنند درگیری با خودمان را بس است و دیگر نیازی به تحریم ها نیست . خوب این ها را ما درست کنیم به امید خدا یک روزی فکر کنم کشور خوبی داشته باشیم .   

بدون دیدگاه

دیدگاه خود را بنویسید