فضای استارت آپی کشور، بررسی عوامل شکست استارت آپ ها
مهندس محمود سبزه ای
مدیرعامل گروه سایت ساز
مقدمه:
شکي نيست که فضاي انفورماتيکي و تکنولوژي اطلاعات، سايه سنگيني بر همه فعاليتهاي روزمره مردم جهان گسترانده است. اين نفوذ به قدري تاثيرگذار بوده که کليه نسلها از پير و جوان و حتي نوجوانان و کودکان، به صورت مرتب و غيرقابل اجتناب، با فناوريها و وسايل فناورانه سروکار دارند. کشورهاي کمتر توسعه يافته و يا درحال توسعه، تکنولوژي اطلاعات را وسيلهاي براي رشد سريع و کمتر نمودن فاصله خود تا جهان توسعه يافته ميدانند. در اين بين ايران، از لحاظ جايگاه فناوري اطلاعات و ارتباطات، در رتبه ۸۱ام دنياست و نشان از نياز به توجه همه جانبه و با برنامه در اين بخش بيشتر نمايان ميگردد. در اين نوشته قصد بر اين بوده که فضاي استارتآپي کشورمان را از نگاه متخصصان آيتي، مورد بررسي قرار دهيم و عواملي که معمولاًً موجب عدم کسب نتيجه دلخواه از استارتآپها ميگردد را برشمرده و راهکارهايي در حدود انديشهمان ارايه کنيم.
استارتآپ:
کمتر کسي را ميتوان يافت که با مفهوم و واژه استارتآپ آشنا نباشد: تيمي چابک و متخصص که به واسطه يک ايده بعضاً خلاقانه گرد هم آمده و سعي دارند آن را عملياتي سازي نموده و با بدست آوردن بازار حداکثري در حداقل زمان ممکن، کسب درآمد نمايند. با توجه به ايده و حدود کارکرد استارتآپ، ممکن است عموم مردم يک جامعه مشتريان يک کسب و کار باشند و يا اينکه آن استارتآپ براي برآورده نمودن نياز مشتريان حقوقي و يا سازماني خاص ايجاد شده باشد و بازار هدف کوچکتر اما پردرآمد داشته باشد. مبناي استارتآپ، همانگونه که در تفسير گفتيم بر آن است که بتواند با کمترين هزينه و زمان، با سرعت بسيار بالا رشد کند. سرعت رشد استارتآپها بقدري زياد است که شرکتهاي بزرگ نيز بعضاً براي يک ايده و يا پروژه تعريف شده، اقدام به ايجاد يک استارتآپ نموده و يا از استارتآپهاي موجود حمايت مالي ميکنند و در نهايت آنها را خريداري نموده و به بدنه شرکت خود ميافزايند.
راه اندازي کسب و کار به سبک استارتآپ، بقدري جذاب و دلفريب است که تب آن را به صورت گسترده و در اکثر زمينهها شاهد هستيم. در دو سه سال اخير، رشد بخش استارتآپهاي نمايشگاه الکامپ که از مهمترين نمايشگاههاي تکنولوژي اطلاعات است، خود گواه اين ادعاست. البته توجه دولت به بخش استارتآپها و همچنين تشکيل صندوقهاي سرمايهگذاري خطرپذير براي حمايت از کسب و کارهاي کوچک و فناور محور نيز تاثير فراواني در اين موج داشته است.
هر روز شاهد ظهور يک کسب و کار جديد با اسامي جالب و بعضاً عجيب به سبک استارتآپ هستيم. اين موضوع علاوه بر به همراه داشتن خبرهاي خوب، باعث ايجاد مشکلاتي در بازار آيتي ايران شده است. اولين مشکل اين مطلب، آمار بالاي شکست استارتآپهاست که باعث هدر رفت منابع و وقت افراد متخصص ميگردد. طبق ارقام منتشر شده، بيش از ۹۵ درصد از استارتآپهاي تشکيل شده، راهي جز رسيدن به شکست را طي نمينمايند. مشکل دوم اين داستان، کمبود نيروي متخصص جهت فعاليت در شرکتهاي آيتي و البته همين استارتآپها پس از رشد اوليه ميباشد. در بيشتر زمينههاي تخصصي آيتي، در کشور با کمبود نيروي ورزيده و کارآمد روبرو هستيم، چرا که اين نيروها معمولاًً خود در يکي از اين تيمهاي اوليه شروع يک استارتآپ عضو بوده و اصطلاحاًً بنيانگذار (Founder) يک استارتآپ هستند.
زمينههاي فعاليت استارتآپ:
قبل از بيان دلايل عدم موفقيت استارتآپها، زمينههاي گسترش آنها را در بين مردم کشورمان مورد بررسي قرار ميدهيم. از جمله استارتآپهايي که با موفقيت توانستهاند در بين عموم مردم به فعاليت بپردازند، کسب و کارهايي هستند که در زمينه خدمات عمومي فعاليت دارند مانند حمل و نقل، خريد و فروش کالاهاي نو و دست دوم، مسيريابي و موارد مشابه ميباشد. در زمينه خدمات دولتي چندين برنامه توسط سازمانهاي مربوطه توليد شده اما استفاده عمومي از آنها کم است و مسأله اصلي اين است که دولت، زمينه حضور بخش خصوصي را جهت عمومي سازي اينگونه خدمات فراهم نمينمايد. در حوزه پزشکي و سلامت که يکي از مهمترين و پرکاربردترين استارتآپها در ساير کشورها است، عملاً کسب و کار موفقي در ايران راه اندازي نشده است. يکي از بزرگترين خلاهاي موجود در فضاي کسب و کارهاي نوپا در کشور ما، انحصار فعاليت متخصصان آيتي و عدم حضور کارشناسان در ساير رشتهها در تيمهاي تشکيل دهنده استارتآپ است. علت اين مسأله را بايد در عدم آشنايي ساير رشتهها بافضاي استارتآپي و عدم آموزش همکاري و هماهنگي بين کارشناسان آيتي ومتخصصان ساير رشتهها دانست.
دلايل عدم موفقيت:
در ادامه برخي از عوامل عدم موفقيت استارتآپها در کشورمان را مورد بررسي قرار ميدهيم. توضيح اينکه بنده در راه اندازي و شکل گيري سه استارتآپ در زمينههاي متفاوت به صورت مستقيم شرکت داشته و با مديران استارتآپهاي مختلفي ارتباط دارم. لذا موارديکه به صورت مختصر در ادامه خواهد آمد ميتواند در مورد بسياري از استارتآپها صادق باشد.
عدم جذب سرمايه لازم:
از مهمترين عوامل شکست يک استارتآپ اين است که فرصت لازم جهت متقاعد کردن يک سرمايهگذار و جذب سرمايه را پيدا نکند. مسأله جذب سرمايه، يکي از کليديترين مشکلات يک کسب و کار نوپاست. پارامترهايي از قبيل زمان دريافت سرمايه، ميزان سرمايه، ميزان سهام پرداخت شده به سرمايهگذار، شخصيت حقوقي سرمايهگذار، استراتژي خروج و غيره در اين بخش مطرح هستند که ميتوانند به ياري يک استارتآپ شتافته و يا آن را به سمت زوال هدايت کنند.
نيازمند پول هوشمند هستند
(Smart Money)
جذب سرمايه به هر طريق و از هر سرمايهگذار، ميتواند براي يک استارتآپ خطرناک باشد. بنيانگذاران يک استارتآپ نه تنها به پول سرمايهگذار، بلکه به هدايت و مشاوره ايشان نيز نيازمند هستند مخصوصاً زمانيکه کسب و کار در اوايل فعاليت خود بوده و هنوز در دوره اوليه جذب سرمايه است. از اين رو اصطلاحاًً سرمايهگذاري را که علاوه بر تزريق پول، اقدام به هدايت و کمک به رشد استارتآپ ميکند را پول هوشمند براي کسب و کار مينامند.
ريسک بالا و بازار هدف نامشخص، مدل کسب و کار مشخص نيست. ارزيابي درست از سهم بازار و عملکرد ندارد.
ريسک بالا از عوامل و مشخصات ذاتي يک کسب و کار نوپا است اما مشکل بزرگ زماني رخ ميدهد که شروعکنندگان آن، درک درستي از بازار و خواست مشتري و ميزان تطبيق محصول و يا خدمات آنها با نياز مشتري ندارند. رقبا را خوب نميشناسند يا به درستي آنها را بررسي نکرده اند، ميزان کپي پذيري کسب و کار خود را محاسبه نکرده اند، استراتژي رشد و هدف اشتباهي را در پيش گرفتهاند و مواردي از اين قبيل. رفع اين مشکل با راهنمايي و مشاوره افراد آگاه و با تجربه در تجارت، به آساني قابل انجام است. اما بنيانگذاران يک کسب و کار، معمولاًً شناخت درستي از اين افراد نداشته و يا نميدانند از کجا ميتوانند چنين اشخاصي را بيابند.
آموزشهايلازم را ندارند. فقط يکسري آموزههاي اوليه را توسطشتاب دهندهها ديدهاند.
همانگونه که در توضيح علت قبل هم بيان شد، مسأله اين است که تيم شروع يک کسب و کار نوپا، معمولاً افرادي فني و متخصص در زمينه کاري خود بوده و درک درستي از بازار، امور مالي، تبليغات و استراتژي رشد، امور حقوقي و اصطلاحاًً شرکت داري ندارند. اگر يک تيم استارتآپي در اويل فعاليت خود، به همراه يک شتابدهنده کار را آغاز نمايد، معمولاً يکسري آموزشهاي اوليه از سمت ايشان دريافت مينمايد که براي شروع فعاليت خوب است اما در ادامه و در دورههاي بعدي فعاليت، باز هم از عدم آگاهي لازم رنج ميبرند. در نظر داشته باشيد که همين آموزشهاي اوليه معمولاً براي ۱۰ درصد استارتآپها داده ميشود و مابقي، همين ميزان از آموزش را نيز در پرونده خود ندارند.
براي جهش دانش لازم را ندارند.
اين مورد، همان ادامه علت قبل است اما به دليل اهميت، آن را جدا نموده ام. تيمي که فعاليت ابتداي خود را با موفقيت شروع نموده و صاحب يک سهم بازار اندک شده است و همچنين توانسته براي دوره اول، سرمايهگذاري لازم را نيز جذب کند، معمولاً براي دورههاي بعدي، با يک چالش به نام استراتژي جهش مواجه ميگردند. اولاً چون کسب و کار آنها به يک درصدي از رشد رسيده است، ادامه و نگه داشتن شيب رشد کار دشواري خواهد بود. دوم اينکه اگر با سرعت لازم رشد ننمايند و به دليل نمايان شدن کسب وکار ايشان و احتمال ورود رقبا، ممکن است سهم بازار خود را از دست بدهند. نکته اينجاست که در اين مرحله، يافتن راهنما و مشاور لازم براي هدايت اعضاي تيم، از حالت اول به مراتب دشوارتر خواهد بود. کسب و کار، پول لازم براي پرداخت به مشاور را دارد اما دسترسي به اين فرد يا افراد را نداشته و نميداند چه کساني ميتوانند در اين راه به ايشان کمک نمايند.
ارتباطات لازم براي رشد و نفوذ را ندارند
اين مورد نيز از عدم دسترسي به افراد مناسب براي کسب و کار نشات ميگيرد. معمولاً پس از برداشتن قدمهاي اوليه کار، تيم نيازمند برقراري ارتباطات مناسب براي رشد کسب و کار خود و نفوذ به حوزههاي مورد نظر است. بنيانگذاران متخصص و تک بعدي، معمولاً قدرت انجام اين کار را نداشته و همچنين در بين اعضاي تيم خود، فرد مناسب جهت برقراري اينگونه ارتباطات را نيز ندارند.
کپي ايدهها فراوان انجام ميشود
يک معضل بزرگ و اجتناب ناپذير با عنوان کپي ايده و کسب و کار، پيش روي اکثر استارتآپهاي نسبتاً موفق است که باعث دردسر و از دست رفتن سهم بازار خواهد بود. چندين مورد باعث بوجود آمدن اين شرايط شده است:
عدم حمايت ازايده (حتي ثبت شده) يک کسب وکار درايران. ماهيچگونه قانون مشخص و درستي درخصوص حق کپي رايت نداريم و اندک قوانين موجود نيزبه دليل عدم آگاهي و توجه قضات و يابازپرسان مربوطه،به درستي به کمک صاحبان ايده نميآيد.
وجودتيمهاي متخصص شکستخورده درحوزه سرمايهگذاران. به دليل نرخ بالاي شکست دراستارتآپها،تيمهاي موجود پس از نابود شدن کسب و کار خود و بعضاً باهدايت سرمايهگذار ،اقدام به کپي ايده يک استارتآپ موفق مينمايند. اينگونه رقبابسيارخطرناک بوده ومعمولاً ميتوانندسهم بازاراستارت آپ مبدا را باتهديد جدي روبرو کنند.
در مقابل کسب و کارهاي سنتي قرار ميگيرند و همراهي آنها را ندارند.
عوامل ذکر شده بالا، از موارد بسيار مهم براي شکست يک استارتآپ ميباشد. ساير عواملي که در ادامه برمي شماريم، از اهميت پايين تري برخوردار هستند اما بعضاً براي يک کسب و کار به معضلي بزرگ تبديل ميگردند. هدف از ايجاد يک استارتآپ، شروع يک فرآيند جديد و نوآورانه براي انجام فعاليتي سنتي ميباشد. بعضاً اين کار موجب تحت تاثير قرار گرفتن بخش سنتي بازار شده و معمولاً با مقاومت ايشان روبرو خواهند بود. به دليل عدم حمايت از سمت سازمانهاي ذيربط، کسب و کارهاي نوپا در اين زمينه دچار مشکلات فراواني ميگردند که در اين خصوص حوادثي نيز رخ داده و اخبار آن به صورت عمومي منتشر گرديده است.
جنبه درآمد عمومي در آنها رعايت نميگردند.
اين مورد کاملاً به تيم ايده دهنده استارتآپ برميگردد و کسي ديگري در اين زمينه دخيل نيست. معمولاً استارتآپهايي که باعث ايجاد درآمد براي عموم مردم و استفاده کنندگان ميشوند، از اقبال خوبي برخوردار بوده و ميتوانند با سرعت مناسب رشد کنند. اين نکته بايد هميشه مد نظر بنيانگذاران باشد و بتوانند جنبه نفع عمومي کسب و کار خود را به صورت مشخص تعريف نمايند. اصلاحاً کسب و کاري که دلسوز فراوان دارد، ياور فراوان نيز دارد.
برخي بازارها انحصاري است و جاي رشد استارتآپ ندارد.
در ساير کشورها، استارتآپهاي موفقي داريم که جاي فعاليت و رشد در ايران را ندارند و عمده مطلب اين است که آن بازارها انحصار چند گروه يا شرکت بوده و امکان فعاليت به استارتآپها داده نميشود. شايد به نظر اين موضوع عادي به نظر آيد اما مسلماً اين قضيه موجب عقب ماندگي آن بازار و عدم استفاده از روشهاي نوين کسب و کار خواهد بود. بخش انحصار بازار اگر از فوايد وجود استارتآپها مطلع گردند، نه تنها جلوي ورود اين مدل کسب و کار را نميگيرند بلکه ممکن است خود اقدام به تشکيل استارتآپ مورد نظر (به دليل وجود قدرت مالي لازم) نمايند.
پيشنهادها:
براي رشد موفقيت استارتآپهاي کشورمان در سطح ملي و بين المللي، مواردي به اختصار پيشنهاد ميشود:
ايجاد رشته دانشگاهي استارتآپ
اگر بتوانيم رشته اي در دانشگاهها در خصوص استارتآپ ايجاد کنيم و يا لااقل يکسري دروس عمومي در زمينه چگونگي شروع يک استارتآپ، استراتژيهاي بازار، موارد مالي و حقوقي و مراحل و نحوه رشد براي عموم رشتهها، مخصوصاً رشتههاي توليدي و مهندسي در همه زمينهها ارايه نماييم، مطميناً به تربيت تيمهاي شروعکننده استارتآپها کمک نموده و درصد شکست آنها را پايين خواهيم آورد زيرا مواردي که موجب شکست ايشان ميگردد و اکثراً از عدم آگاهي نشات ميگيرد، از قبل مرتفع شده اند.
مرکز مشاوره رشد و هدايت استارتآپ
ايجاد مرکز يا مراکز رشد و هدايت تيمهاي استارتآپ، فارغ از تحت پوشش بودن توسط يک شتاب دهنده يا سرمايهگذار و يا مستقل بودن، موجب دسترسي آسان کسب و کار به مشاوران و افراد مورد نظرشان جهت هدايت و رشد سيستم خواهد بود. البته در اين خصوص، مرکز مورد نظر ميتواند با توجه به ميزان کمک و مرتبه اي که استارتآپ در آن قرار دارد، کسب درآمد نيز داشته باشد. قبلا عرض شد که بعضاً استارتآپ پول لازم جهت دريافت اينگونه مشاورهها را در اختيار دارد اما دسترسي آسان به شخص مورد نظر براي ايشان ميسر نيست.
شرکت در همايشها و نمايشگاههاي بين المللي
روبرو نمودن يک استارتآپ با شرکتهاي خارجي و صحبت مستقيم با مشتريان ساير کشورها، باعث رشد موفقيت اينگونه کسب و کارها در جنبههاي بين المللي خواهد بود. البته در اين زمينه اقداماتي توسط اتاق بازرگاني، انجمن صنفي و چند مرکز ديگر صورت پذيرفته است ولي نحوه انتخاب تيمهاي ارسالي با توجه به محدود بودن بودجه، اشکالات فراواني درپي دارند. انتخاب استارتآپي جهت شرکت در يک نمايشگاه خارجي که معمولاً در سال بعد، آن کسب و کار شکست خورده اند، بسيار اتفاق ميافتد. دليل اين است که تنها مبناي انتخاب تيمها، جنبههاي علمي و ايده اي استارتآپ است و جنبه بازار و قدرت جذب سرمايهگذار بين المللي توسط استارتآپ به هيچ عنوان لحاظ نميگردد. اگر دسته بندي انتخاب تيمها موارد متنوعي باشد و اينگونه موارد نيز لحاظ گردد، مسلما استارتآپهاي با استعداد بين المللي نيز امکان حضور در نمايشگاهها را خواهند يافت.
حمايت جهت همراه سازي بخش سنتي
اگر سازمان و يا ارگاني که وظيفه هدايت يا کنترل بخشي از بازار سنتي را در اختيار دارد، قسمتي مبني بر تشخيص و هدايت استارتآپهاي مربوطه داشته باشند و علاوه بر کمک ايشان در زمينههاي کسب و کار و موارد قانوني، موجب حمايت بخش سنتي از ايشان گردند، مسلماً به نفع هر دو طرف کسب و کار فعاليت نموده اند.