a

Facebook

Twitter

کپی رایت 2018 تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت.
نزد فصلنامه مکتب گفتگو محفوظ است.

021-88200417

تماس با ما

اینستاگرام

تلگرام

جستجو
فهرست
 

نقش عادت در کاهش خلاقیت (دکتر ناهید عبدی)

فصلنامه مکتب گفتگو > شماره سه  > نقش عادت در کاهش خلاقیت (دکتر ناهید عبدی)

نقش عادت در کاهش خلاقیت (دکتر ناهید عبدی)

 

نقش عادت در کاهش خلاقیت

نویسنده:

دکتر ناهید عبدی ( مدرس دوره های mba و مشاور سازمانی)

 

واژه عادت با نهاد انسان‌ها مانوس است به گونه‌ای که در بسیاری از مواقع آن را نمی‌بینیم. شاید بتوان گفت از مهم‌ترین دلایل این امر، آن است که به شدت به نقش این خصیصه عادت کرده‌ایم.

داشتن ذهن خلاق و ایده‌پردازی خلاقانه در درجه اول نیازمند ذهنی عاری از عادات روزمره است به گونه‌ای که بتوان جهان اطراف را از منظر متفاوت نگریست. فردی که ذهنی خلاق دارد خود را از چهارچوب عادات روزمره می‌رهاند تا دنیای اطراف را با عینکی متفاوت ببیند.

ما انسان‌ها به گونه‌ای ناخودآگاه مواردی که با باورها و دیدگاه‌های پیشین ما در تناقض باشند به عنوان موارد استثنا می‌انگاریم و آنها را نادیده می‌گیریم. وارن بافت در این زمینه می‌گوید: آنچه بشر بیش از هر کار دیگری انجام می‌دهد، تفسیر اطلاعات جدید به شیوه‌ای است که نتیجه‌گیری های قبلی دست نخورده بماند. در واقع ما به افکار جدید و نامانوس با ذهنیت پیشین خود، اجازه‌ی ابراز وجود نمی‌دهیم.

 

عوامل موثر بر کاهش خلاقیت

از مهم‌ترین عواملی که دوری از عادات را سبب می‌شود یادگیری زدایی است. بسیاری از انسان ها به دلیل متخصص بودن در زمینه‌ی خاص و یا یک رشته‌ی خاص، در دایره‌ی این مهارت‌ها محدود شده‌اند از این جهت نمی‌توانند پدیده‌ها را از منظر جدید بنگرند.

عامل مهم دیگر که می‌تواند تا حد زیادی به داشتن ذهن خلاق کمک کند، مبتدی ماندن است. ما انسان‌ها در نقش‌های مختلف، به عنوان فروشنده، کارآفرین، مخترع، مدیر و یا نقش‌های دیگر، باید بتوانیم از دید مشتری به محصول بنگریم. به گونه‌ای می‌توان گفت مبتدی ماندن، جدایی آگاهانه از دانش، تخصص و حرفه‌ای‌گری می‌باشد. یک فرد مبتدی می‌تواند زوایایی از محصول یا خدمت را ببیند که برای فرد با دانش تخصصی به سادگی میسر نمی‌باشد زیرا همواره ذهن در محدوده‌ی تخصص و مهارت خاص به جستجو می‌پردازد.

به زیر سوال بردن پدیده‌های روزمره، طرح سوالات مناسب و سعی در پیدا کردن پاسخ مناسب برای این سوالات می‌تواند کمک کننده باشد. سوالات با دامنه‌ی گسترده ذهن ما را به چالش می‌کشد و باعث می‌شود آنچه همواره رویداد و یا حقیقت محض می‌پنداریم، رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد.

 

زمینه‌های مناسب جهت رشد خلاقیت

از موارد بسیار مهمی که در این زمینه توصیه می‌شود، مطالعات غیر مرتبط می‌باشد. مطالعه دانش و علومی که با زمینه‌ی تخصصی و مهارت‌های خاص ما فاصله دارند و سازگاری زیادی بین آنها نتوان برقرار نمود. این امر می‌تواند به متفاوت اندیشیدن و متفاوت نگریستن کمک کند.

الگوبرداری از صنایع غیرمرتبط، نیز از جمله مواردی است که محدوده‌ی ذهن را گسترش می‌دهد و دایره توانمندی‌ها را می‌تواند دستخوش تغییر نماید.

داشتن دید عمق نگر و دوری جستن از سطحی نگری اگر به صورت آگاهانه انجام شود، باعث رشد خلاقیت می‌شود. در واقع سطحی‌نگری آفتی برای تفکر خلاقانه و شکل‌دهی به ایده‌های نوآورانه می‌باشد. سطحی‌نگری نیز ریشه در عادت‌های ما انسان‌ها دارد. به دلیل مدل‌های ذهنی غالب هر یک از انسان‌ها که طی روندهای طولانی شکل گرفته‌اند، محدودیت‌هایی ناخودآگاه در ذهن هر فرد شکل می‌گیرد زیرا رویدادها و اتفاقاتی را برای مدت‌های مدیدی به عنوان واقعیت غیرقابل تغییر تصور می‌کند.

 

ما انسان‌ها در بسیاری از مواقع با ذات تغییرات مخالفت نداریم اما اگر عمیق‌تر بنگریم، به این نتیجه می‌رسیم که ما انسان‌ها با آن دسته از تغییراتی مخالفت نمی‌کنیم که تغییرات جدی و بنیادین در ما و در تفکرات ما ایجاد نکنند. خروج از دایره‌ی عادات و حرکت به سوی دنیای نوین خلاقیت و نوآوری، مستلزم نگاه آگاهانه و اقدامات خود ساخته است. زیرا ما انسان‌ها ذاتا به حفظ وضعیت موجود عادت داریم.

در اقع دایره عادات یک محل امن است. داشتن ایده‌های خلاقانه برای ایجاد محصولات و خدمات نو ظهور، مستلزم خروج از محدوده‌ی امن ماست. دنیای ناشناخته‌ها در ما تشویش ایجاد می‌کنند و ذات تغییر با ذات انسانی ما همخوانی ندارد و در بسیاری از مواقع احساس امنیت بر جذبه تغییر و خلاقیت غلبه می‌کند و متفاوت اندیشی قربانی این منطقه‌ی امن می‌گردد.

 

محدودیت عادات ما در بسیاری از مواقع از دید خودمان پنهان است. دلیل اصلی این امر آن است که ما عادات خود را واقعیت محض می‌پنداریم و چنانچه تلاش آگاهانه‌ای را برای بر هم زدن این محدودیت‌ها انجام ندهیم، امکان دیدن فراسوی آن جهت ورود به دنیای خلاقیت میسر نخواهد شد زیرا ذهن خلاق باید بی حد و مرز پدیده‌ها را بپذیرد، تغییرات را به وجود آورد و برای پدیده‌های مختلف امکان رخدادهای غیرقابل تصور را ایجاد نماید.

متناقض اندیشی آگاهانه، می‌تواند به رشد ایده‌های خلاق کمک شایانی نماید. گاهی لازم است از مسئله‌ای که درگیر آن هستیم فاصله بگیریم و با دید همه جانبه و کلی، به دور از ذهنیت فعلی بدان موضوع بنگریم. در عین حال لازم است در مسئله متمرکز شویم و آنقدر خود را در آن غرق کنیم که مرزهای ناشناخته‌ی آن را به خوبی ببینیم و زوایای پنهان آن را کشف نماییم. با قبول این تناقض وارد دنیای ناشناخته‌ها می‌شویم و حریم عادات را از بین می‌بریم.

بدون دیدگاه

دیدگاه خود را بنویسید